هر كه دارد هوس كرببلا بسم الله

مشاور شركت بيمه پارسيان

هر كه دارد هوس كرببلا بسم الله

۶۲ بازديد

 

دانلود فايل صوتي ( 2.50 مگابايت )

هر كه دارد هوس كرببلا بسم الله

محمد غفاري

بازهم آب بهانه شد و يادت كردم
يادت افتادم و با گريه عبادت كردم

اشك‌ها ريختم و غسل شهادت كردم
روضه خوانت شدم و عرض ارادت كردم

تا بيافتد به من آن گوشه نگاهت، آنگاه
«هر كه دارد هوس كرببلا بسم‌الله»

حرفي از كرببلا شد كه دلم مي‌لرزد
چشمم از اشك پر و عكس حرم مي‌لرزد

باز هم مرثيه در دست قلم مي‌لرزد
كوه هم شانه‌اش از وسعت غم مي‌لرزد

وقت پرواز شد و باز شنيدم در راه
«هر كه دارد هوس كرببلا بسم‌الله»

كاروان رفت و زمان از سفرت جا مي‌ماند
آسمان خيره به چشمان ترت جا مي‌ماند

شهر از فيض نماز سحرت جا مي‌ماند
كعبه از گردش بر دور سرت جا مي‌ماند

و تو گفتي كه شده راه سعادت كوتاه
«هر كه دارد هوس كرببلا بسم‌الله»

همگي دور تو و خيمه كه مي‌شد تاريك
با دو انگشت تو ديدند خدا را نزديك

جبرئيل آمد و مي‌گفت به هر يك تبريك
دست بيعت به تو دادند و شدند آن ياري كه

نيست در باورشان يك سر سوزن اكراه
«هر كه دارد هوس كرببلا بسم‌الله»

ناگهان حس غريبانه‌اي آمد به وجود
چشم‌ها باز شد و در پي يك كشف و شهود

بوي سيب آمد و مي‌خواند لبم اذن ورود
در همان لحظه كه غير از تو دگر هيچ نبود

در و ديوار حسينيه همه شد مداح
«هر كه دارد هوس كرببلا بسم‌الله»


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد