صفير

مشاور شركت بيمه پارسيان

صفير

۳۱ بازديد
 

طبيبان را ز بالينم برانيد
را از دست اينان وا رهانيد
به گوشم جاي اين آيات افسوس
سرود زندگاني را بخوانيد
دل من چون پرستوي بهاري است
ازين صحرا به
آن صحرا فراري است
شكيب او همه در پي شكيبي است
قرار او همه در بي قراري است
دل عاشق گريبان پاره خوشتر
به كوي دليران آواره خوشتر
غم دل با همه بيچارگي ها
از اين غم ها كه دارد چاره خوشتر
دلم يك لحظه در يك جا نماندست
مرا دنبال خود هر سو كشاندست
به هر
لبخند شيرين دل سپردست
براي هر نگاهي نغمه خواندست
هنوزم چشم دل دنبال فرداست
هنوزم سينه لبريز تمناست
هنوز اين جان بر لب مانده ام را
در اين بي آرزويي آرزوهاست
اگر هستي زند هر لحظه تيرم
وگر از عرش برخيزد صفيرم
دل از اين عمر شيرين برنگيرم
به اين
زودي نمي خواهم بميرم


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد