نقد مجموعه ترانه "بي چتر و باراني" عبدالجبار كاكايي

۲۹ بازديد

  «بي چتر و باراني» كاكايي

بي چتر و باراني، چهارمين دفتر ترانه كاكايي در 160 صفحه در برگيرنده 68 ترانه است.

«سنگ‌ها و نارون‌ها»، «شيدايي»، «ساعت بهار»، «آخر قصه»، «تو حق داري»، «بيداري و خواب»، «حالا»، «هيچ يادم نيست»، «حواي قصه»، «فراموشي»، «فاصله» و «آزادي» عنوان برخي از ترانه‌هاي اين مجموعه هستند.

كاكايي درباره اين مجموعه گفته است: ترانه‌هاي اين دفتر همگي از ترانه‌هاي جديد يا منتشر نشده‌ام هستند كه اغلب طي يك سال گذشته سروده شده‌اند.

ترانه‌هاي اين دفتر در مقايسه با ديگر دفترهاي ترانه‌ام بيشتر به سمت ترانه شدن سوق يافته‌اند؛ به عبارت ديگر جوهره شاعرانگي اين ترانه‌ها كمتر شده است و بيشتر به سمت تلفيق با موسيقي گرايش يافته‌اند.

وي درباره گزينش شعرهاي اين مجموعه اظهار كرد: اين ترانه‌ها را از ميان ترانه‌هايي انتخاب كرده‌ام كه انتشار آن‌ها به صورت مكتوب براي خواننده جذابيت‌هاي لازم را دارد.

همواره در ترانه‌هايم سعي مي‌كنم الزامات ادبي را براي آن ترانه در نظر بگيرم و ترانه تا حد ممكن موزون و مقفي باشد تا در صورت چاپ آن ترانه‌ها، حتي اگر شاعرانگي آن‌ها كمتر بود، خواندن مكتوب آن‌ ترانه براي خواننده لذت بخش باشد.

نقد مجموعه ترانه عبدالجبار كاكايي كتاب «بي‌چتر و باراني»، با حضور محمدعلي بهمني‌، محمدصالح علاء‌،‌ افشين يداللهي و ابراهيم اسماعيلي.

ابراهيم اسماعيلي:

در ابتداي اين نشست، ابراهيم اسماعيلي به نقاط قوت و ضعف ترانه‌هاي مجموعه‌ي «بي‌چتر و باراني» پرداخت و با اشاره به وجود مشكلات ويرايشي و غلط‌هاي املايي در اين مجموعه، گفت: به نظر مي‌رسد اين كتاب با يك عجله و با كمي آسان‌گيري به لحاظ نشر جمع‌وجور شده است. حتا يكي از ترانه‌ها شش مرتبه در مجموعه تكرار شده است.

او با بيان اين‌كه مي‌توان ترانه‌هاي اين مجموعه را به دو بخش تقسيم كرد، اظهار كرد:‌ بخشي از ترانه‌هاي اين مجموعه اجرايي هستند و بخش ديگري وجه‌ي مكتوب‌تري دارند و كاش اين دو بخش از هم تفكيك مي‌شد.

او همچنين گفت: در جاهايي از ترانه‌ها با ناهمگون بودن بافت واژه‌ها مواجه شدم. همچنين جابه‌جايي و دگرگوني اركان زبان از ديگر مواردي بود كه در اين مجموعه مشاهده مي‌شد. همچنين برخي از اصطلاحات محاوره‌يي دچار خدشه شده و ترانه‌سرا به سادگي از برخي اسلوب‌هاي ساختي گذاشته‌ است. در بعضي‌ از ترانه‌ها تصاويري تك‌افتاده وجود دارد كه نسبتي با ديگر ترانه‌ها ندارند.

اسماعيلي همچنين درباره نكات مثبت اين مجموعه ترانه گفت: استفاده از فانتزي‌هاي باورپذير در لحظاتي كه مخاطب با فضاي جدي مواجه شده، استفاده از صور خيال به شكل تازه، پرداختن به مضامين معنوي با لحن امروزي صميمي و پرسش‌گر،‌ قرائت شخصي از زواياي عمومي كه مخاطب مي‌تواند آن را زمزمه كند، انديشه‌ورزي و خيال‌پردازي در متن‌، حس‌آميزي‌، تصرف‌هاي مثبت در زبان‌ و نگارش سطر‌هاي سهل و ممتنع از ويژگي‌هاي مثبت اين مجموعه‌ ترانه است.

افشين يداللهي:

در ادامه اين نشست، افشين يداللهي نيز با بيان اين‌كه عبدالجبار كاكايي در ترانه‌هايش مسائل اجتماعي را رك و پوست‌كنده بيان مي‌كند، اظهار كرد:كاكايي به خاطر اعتقادات و پيشينه‌اش مضامين اجتماعي‌، مذهبي و معنوي را به خوبي در آثارش به كار مي‌گيرد و در اين زمينه‌ها هم موفق عمل مي‌كند.

او در ادامه به تكرار كلماتي مانند ابر،‌ باران‌، دلتنگي‌، شيرين‌، غصه‌ و خنده در «بي‌چتر و باراني» اشاره كرد و گفت: اين كلمات و كلماتي نظير اين‌ها در مجموعه زياد تكرار مي‌شود كه كارها كمي محدود و تصاوير تكراري مي‌شوند.

او همچنين گفت: در جاهايي نيز احساس كردم مفهوم ممكن است مبهم باشد و ارتباط دو مصرع خيلي قوي نباشد.

يداللهي درباره ظرفيت موسيقايي آثار كاكايي نيز سخن گفت و بخش‌هايي از ترانه‌هاي چاپ‌شده در كتاب‌ «بي‌چتر و باراني» را كه به اعتقاد او، داراي تصاويري زيبا بودند، خواند.

محمد صالح علاء:

در ادامه نشست، محمد صالح‌علاء با اشاره به نقدها و ايرادهاي ابراهيم اسماعيلي و افشين يداللهي به ترانه‌هاي عبدالجبار كاكايي، عنوان كرد: آقاي اسماعيلي گفتند كه چرا بندي از ترانه‌ها تكرار شده است، در صورتي كه اتفاقا من از اين تكرار خوشم مي‌آيد. مهدي اخوان ثالث نيز بيتي دارد كه در خيلي از شعرهايش آن را تكرار مي‌كند، بنابراين نمي‌دانم جناب اسماعيلي چرا اين مساله را بيان كرد.

اين ترانه‌سرا در ادامه درباره‌ي پرسش اهورا ايمان كه از او پرسيد آيا عشق در همه‌ي ترانه‌هاي كاكايي وجود دارد، عنوان كرد: اگر امروز ترانه‌هاي ما يك مقدار رنگ‌پريده هستند، به خاطر فقدان عشق است. الآن همه ترانه مي‌گويند و ترانه گفتن كار انساني و دلبرانه‌اي است.

صالح‌علاء گفت: ترانه‌سرايي مانند هر مهارت فني ديگر به مهارت فني نياز دارد. ترانه نيز يادگرفتني و حصولي است و البته گاهي هم افرادي هستند كه نياز به ياد گرفتن ندارند، مثلا زيباترين ترانه‌هاي ما همان لالايي‌ها هستند.

او با بيان اين‌كه يكي از موارد لازم براي ترانه‌سرايي حضور عشق است، تاكيد كرد: بدون ترديد ترانه نياز به عاشق دارد و همين باعث مي‌شود كه ترانه‌سرا آدم مسۆولي باشد. اگر من دوستدار آثار عبدالجبار كاكايي هستم، به خاطر اين است كه عشق در كارهاي او زياد است. او عاشقي ايستاده است و اين خيلي براي من مهم است.

محمد علي بهمني:

در ادامه اين نشست، محمدعلي بهمني نيز با توجه به سخنان صالح‌علاء كه درباره عشق در آثار عبدالجبار كاكايي عنوان شده بود، گفت: از شش – هفت‌سالگي به عشق انديشيده‌ام و فكر مي‌كنم عشق يك اصل و به گونه‌اي حضور بين مرگ و زندگي است. انسان شايد از لحظه‌اي كه به دنيا آمده و كلمه در زبانش جاري شده، يا از مرگ گفته است يا از زندگي و ما در زندگي به چيز ديگري غير از اين دو نمي‌انديشيم. عشق انرژي اين دو واژه است.

اين شاعر با اشاره به ترانه‌هاي عبدالجبار كاكايي كه براي جنگ سروده است، عنوان كرد: همين كه عبدالجبار كاكايي از اول جنگ به اين حادثه نگاه خشني داشته، خودش يك نوع عشق است. او به كسي عشق داشته كه روزگاري با او زندگي مي‌كرده است و يك‌باره ديده كه او ديگر نيست. يا عشقي كه به بخشي از وطنش داشته كه از كشورش جدا شده و همه اين‌ها به خاطر وجود عشق است.

كاكايي غزل‌هاي بسيار خوبي دارد و از پشتوانه شعري خوبي برخوردار است.

او درباره مجموعه‌ي «بي‌چتر و باراني» با بيان اين‌كه با آن زيسته است، گفت: به باور من، اين مجموعه چيزي به كاكايي اضافه نمي‌كند. ايرادهايي هم از نظر ويرايشي به كتاب هست كه پيش از من به آن اشاره شد. در شأن كاكايي هم نبوده كه مثلا چند ترانه او در يك مجموعه تكرار شود و ما آن‌ها را بازخواني كنيم. برخي از ترانه‌ها ايراداتي دارند، ولي به اين معني نيست كه در كتاب كارهايي نيست كه ماندگار نشود. به طور كلي شايد ترانه‌هاي اين مجموعه نتوانند كاكايي را از آن‌چه كه هست، بهتر نشان دهند، ولي مسلما در آن ترانه‌هايي وجود دارد كه اگر اجرا شود، در ذهن و زبان خواننده خواهد ماند.

عبدالجبار كاكايي:

در پايان اين نشست عبدالجبار كاكايي چند ترانه از مجموعه «بي‌چتر و باراني» را خواند و درباره نقد ترانه‌هايش در اين نشست گفت: از كساني كه در اين جلسه به نقد ترانه‌ها پرداختند و بسياري از ايرادات ترانه‌ها را نگفتند، تشكر مي‌كنم.

او همچنين از محمدصالح‌علاء تشكر ويژه كرد و گفت: عاشق ايستاده منظر دوري است كه صالح‌علاء براي من به كار برد.

او همچنين گفت: خيلي از عيوبي را كه در اين‌جا به آن‌ها اشاره شد، مي‌پذيرم، بويژه ايرادهاي چاپ و نشر كه متوجه خودم است.

منبع : سايت تبيان

براي مشاهده اشعار افشين يداللهي كليك كنيد

براي مشاهده اشعار محمدعلي بهمني كليك كنيد

براي مشاهده اشعار عبدالجبار كاكايي كليك كنيد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد