دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۶ ۳۴ بازديد
دانلود فايل صوتي ( 802 كيلوبايت )
تحفه عيد قربان
شاعر : ناشناس
تن سبك سر ، من و اين راه چه دشوار و دراز
كي بلد هيچ مناسك كه به دستور شده ست
دل شتابان ، ز چه دشوار مبادا به هراس
پيچ و خم نيست ، چه هموار نه بالاش نه پست
اول ِ كار به نيّت ، كه من اش خوب و روان
داند او حرف و سخن هاي من از روز الست
رختِ احرام چه خوب است تن آلوده چرا
هر چه پيرايه رها ، خويشتن از بوده و هست
لب به لبيك عجب حال و هوا از سر لطف
وقت رقص آمده ميدان به سماعست ،به مست
اين مقامي كه نمازش به تو فرموده بجا
جاي پا جاي خليل است كه بت هاش شكست
هفت اگر سعي به هفتاد مبادا نرسي
نا اميد از چه ، به اميد كمر بايد بست
وقت ِ قرباني و تقصير ، من از سينه برون
غرقه در خون ، تو به تيغ از سر پيمان نه گسست
بي نشان با دل خود خنده زنان گفت كه هي !
دل اگر اين ، ز تو صد بار دلم خسته و خست