شعري در وصف حضرت مسلم (ع)

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعري در وصف حضرت مسلم (ع)

۳۰ بازديد

مسلم غريبم من

شاعر : عباس عنقا

چه بگويم ز عطر گيسويت
چه نويسم ز خوبي رويت

گر به زلفش نمي‌رسد دستم
همه جا من به ياد او هستيم

از همان كودكي گرفتارم
عاشقم، عاشق رخ يارم

مسلمم، مسلم غريبم من
كشته خنجر حبيبم من

نوبهارم غروب پاييز است
قصه غصه من غم‌انگيز است

خون بنوشم به جاي آب، حسين
تا سلامم رسد جواب، حسين

كوفيان را دگر وفايي نيست
عهد آنان بجز ريايي نيست

با لب پاره بر سر دارم
بي‌سر از بام غم نگون‌سارم

اولين عاشق قتيلم من
پور رزمنده عقيلم من

هر كه در راه من قدم برداشت
بر سر بام حق علم افراشت

راه من راه عشق و ايمان است
برگي از دفتر شهيدان است

چشم «عنقا» گُهر فشان گرديد
در ره دوست بي‌نشان گرديد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد