چه گويمت

مشاور شركت بيمه پارسيان

چه گويمت

۳۳ بازديد

چه گويمت

شاعر : مهدي نظري

نگاه چشم ترم كل صحنه ها را ديد
در اين ميان فقط از دست زجر مي ترسيد

اگرچه سينه ام از هُرم زهر مي سوزد
ولي وجود من از داغ كربلا خشكيد

چه گويمت كه كجا رفتم و چه ها ديدم
در اوج كودكيم قامتم ز غصه خميد

چه گويمت كه در آنجا چه ظلم ها كردند
چه لاله ها چه قدر غنچه ها كه دشمن چيد

چه گويمت من از آن لحظه كه عمو مي رفت
كنار آب رسيد و نمي از آن نچشيد

چه گويمت من از آن لحظه كه علم افتاد
حرم نه كل جهان بود كه ز هم پاشيد

چه گويمت كه امامي ز صدر زين افتاد
و نيزه ها كه تن پادشاه را بوسيد

مقابل من و عمه... رقيه سيلي خورد
هزار مرتبه ازدرد هي به خود پيچيد

ميان قافله او را نشانه مي كردند
چه لحظه ها كه مغيلان به پاي او نرسيد

چه بوسه ها كه نزد عمه جان به صورتمان
به جاي زخم كبودي به جاي دست پليد

در آن دقيقه كه از تل نگاه مي كردم
تمام موي سرم شد شبيه عمه سفيد

اگر چه زهر جفا قاتلي به قلبم شد
ولي قدم فقط از داغ كربلا خم شد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد