گل با نگاه تربيتي در شعر فارسي

مشاور شركت بيمه پارسيان

گل با نگاه تربيتي در شعر فارسي

۳۱ بازديد

  گل با نگاه تربيتي در شعر فارسي

يك

در آغاز اين نوشته به ناگاه شعر شاعر معاصر «احمد عزيزي» آيينه مي شود با تقديم به ياس كبوداهل بيت عليه السلام كه: «ياس بوي مهرباني مي دهد...» و زيبايي گل در همنشيني با طبيعت بي نظير هستي لحظه اي از ديد شاعران خوش ذوق رها نمي شود چون هم ظرافتي شاعرانه را دربردارد و هم مي تواند نمادي براي تعليم و تربيت باشد به مثابه اينكه، دانش آموزان عزيز، مثل گل باشيد سرشار از طراوت و زيبايي، دوستدار طبيعت آدمي؛ تا شكرگزاري نعمات خداوندي هميشه قرين لحظه هاي زندگي تان باشد.

و اما به روشني مي توان «گل» را هميشه پيش رو داشت، درس ها و نكته ها آموخت و مقهور و مبهوت زيبايي عالم و آيات خداوند شد و مروري بر اين فرآيند يعني گل با نگاه تربيتي در شعر فارسي خالي از لطف نخواهد بود.

دو

حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فكر معقول بفرما گل بي خار كجاست؟

اين بيت «حافظ» نشان مي دهد بايد شكرگزار نعمات خداوندي بود يعني هم پاييز را با خزانش دوست داشت و هم بهار و زمستان را چون هر يك درجاي خود زيبايند و آفريده هاي حضرت ربوبي با زيبايي تمام سرشار از حكمت اند و از منظر ديگر همراهي گل با خار، لحظه هاي آموختني خوشي را به دنبال دارد و با همين رويكرد «سعدي» خوش سرود:

گلي خوشبوي در حمام روزي
رسيد از دست محبوبي به دستم

بدو گفتم كه مشكي يا عبيري
كه از بوي دلاويز تو مستم

بگفتا من گلي ناچيز بودم
وليكن مدتي با گل نشستم

كمال همنشين در من اثر كرد
وگرنه من همان خاكم كه هستم

سه

من از روييدن خس برسرديوار دانستم
كه ناكس كس نمي گردد از اين بالانشيني ها

صائب تبريزي

حضرت علي عليه السلام فرمودند:«تواضع و فروتني ترقي و شرف آدمي است.» و رويش «خس» نشان مي دهد انسان بايستي از كبر و غرور بپرهيزد زيرا با غرور نمي توان به رفعت انساني رسيد و سرشت «خار» را دور كرد. به دنبال تواضع و فروتني باشيم و اين خصلت را مي توان از «گل» به عاريه گرفت تا با تكرار اين حديث كه در «غررالحكم» آمده است:

به وسيله تواضع با تكبر مقابله كنيد

و يا از حضرت امام حسن عسكري(ع) نقل شده است كه فرمود: تواضع نعمتي است كه سبب حسادت ديگران نمي شود و اين فرآيند تربيتي يعني «فروتني» را سعدي اين گونه به تصوير نشست:

ز خاك آفريدت خداوند پاك
پس اي بنده افتادگي كن چو خاك

تواضع سر رفعت افرازدت
تكبر به خاك اندر اندازدت

به عزت هر آن كو فروتر نشست
به خواري نيفتد ز بالا به پست

به گردن فتد سركش و تند خوي
بلنديت بايد، بلندي مجوي

چهار

چمني كه تا قيامت گل او به بار بادا
صنمي كه بر جمالش دو جهان نثار بادا

به نگاه مير خوبان، به شكار مي خرامد
كه به تير غمزه ي او دل ما شكار بادا

چه عروس است در جان، كه جهان ز عكس رويش
چو دو دست نوعروسان زر و پرنگار بادا

مولوي

اين ابيات به روشني تعليم مي دهد اگر ظاهر و باطن آدم ها يكي نباشد دورويي او را مي آزارد و حتي ممكن است دچار افسردگي شود و اين نشانه را «گل» پيش رو مي گذارد كه:

اهل ظرافت هاي ايماني باشيد و مۆمن به اخلاق نيكو يعني هم سرشار از دروني ايده آل و هم لطفي بيروني و ظاهري كه چون درونتان باشد. و اما:

براي آموزه هاي تربيتي مي توان از ظرافت هاي ادبي از جمله شعر شاعران فارسي مدد گرفت و كليد واژه «گل» را معنا بخشيد و اينكه فرزندان مان براي رسيدن به جامعه پذيري مي توانند اين گونه بياموزند:

1 همنشين با لحظه هايي چون خار و خس نباشند
2 از كبر و غرور دوري كنند وسرشار از تواضع و فروتني باشند
3 داراي ظاهر و باطني يكي و چون گل اين فرآيند را بيارايند
4 با ديدن «گل» شكرگزار نعمات خداوندي باشند

منبع : سايت تبيان


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد