اي ذكر دخيل بستنم يا آقا

مشاور شركت بيمه پارسيان

اي ذكر دخيل بستنم يا آقا

۳۴ بازديد

اي ذكر دخيل بستنم يا آقا

شاعر : علي اكبر لطيفيان

نام تو را بردم زمستانم بهاري شد
در خشكسالي دلم صد چشمه جاري شد

بعد از زماني كه گدايي تو را كردم
دار و ندار من عجب دار و نداري شد

گفتند جاي توست دل را شستشو كردم
پس مي شود از خادمان افتخاري شد

مي خواستند از هر طرف تو جلوه گر باشي
اين گونه شد دور حرم آئينه كاري شد

گاهي اسيري لذت آهو شدن دارد
بيچاره آنكه از نگاه تو فراري شد

گرد ضريحت با من و گرد دلم با تو
بي تو دوباره اين دلم گرد و غباري شد

من سائل بي چيز اطراف حرم هستم
من سالهاي سال دنبال كرم هستم

اي حاجت محتاج ترين ها آقا
اي ذكر دخيل بستنم يا آقا

يك لال كنار پنجره فولادت
يكدفعه صدا ميزند آقا ....آقا.....


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد