شعري براي هفته دفاع مقدس

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعري براي هفته دفاع مقدس

۳۵ بازديد

صداي آژير

شاعر : محمد غفاري

صداي قرمز آژير در فضا ممتد
خبر دوباره به شكلي سياه مي‌آمد

«علامتي كه هم اكنون....» و مادري مي‌رفت
دوان دوان و سراسيمه، ترس بيش از حد

كه شيرخواره خود را گرفته در آغوش
فشرده است به قلبي كه تندتر مي‌زد

به سمت زيرزمين بر لب آية الكرسي
هجوم بمب به فكرش دوباره مي‌افتد

نگاه كرد به كودك چقدر آرام است
خدا نكرده، نه، اصلا، ولي، اگر، شايد....

و مادرانگي‌اش در تمام اين ابيات
بهانه‌اي شد و يك روضه ياد من آمد:

زني نشسته غريبانه اشك مي‌ريزد
رباب هيچ از اين زندگي نمي‌خواهد!

صداي بمب، در آغوش مادري كودك
نه كودكي و نه مادر، صدا نمي‌آيد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد