دو شعر جديد از دو شاعر معاصر

مشاور شركت بيمه پارسيان

دو شعر جديد از دو شاعر معاصر

۳۴ بازديد

قلم شرم

شاعر : فاضل نظري

به خداحافظي تلخ تو سوگند نشد
كه تو رفتي و دلم ثانيه اي بند نشد

لب تو ميوه ممنوع ولي لب هايم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل كند نشد

با چراغي همه جا گشتم و گشتم در شهر
هيچ كس هيچ كس اينجا به تو مانند نشد

هر كسي در دل من جاي خودش را دارد
جانشين تو در اين سينه خداوند نشد

خواستند از تو بگويند شبي شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد!

 

ما را ببخش

شاعر : عليرضا قزوه

بعد تو چندين قيامت دير شد ما را ببخش

مِهر مُرد و ماه در زنجير شد ما را ببخش

راوي اين قصه از يعقوب يادي هم نكرد

يوسف اين قصه ديگر پير شد ما را ببخش

نازنينا عدل ما را كشت، تو ديگر مكش

مهربانا ظلم عالم گير شد ما را ببخش

از حديث قدسي چشمت كسي شرحي نخواند

مصحف زلف تو بد تفسير شد ما را ببخش

ما ندانستيم راز عقل و سرّ عشق چيست

عقل مُرد و عاشقي تحقير شد ما را ببخش

تيرمان بر سنگ خورد و خون مان بر خاك ريخت

سهم مان دنياي پر نخجير شد ما را ببخش

مدتي گر عاشقي از ياد رفت از ما مرنج

اندكي گر مثنوي تأخير شد ما را ببخش

 

براي مشاهده اشعار فاضل نظري كليك كنيد

براي مشاهده اشعار عليرضا قزوه كليك كنيد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد