فصل يخي

مشاور شركت بيمه پارسيان

فصل يخي

۳۰ بازديد

با سيه جامه شبي در محراب

آيه صبر خدا را خواندم

آرزو ميكردم :

كه در اين فصل يخي

گرمي دست كسي را يابم

آرزو ميكردم :

كه به تنگي نفسهاي عميق
نفسي در يابم

اشك و محراب و من و تنهائي

به ميان شبحي از رويا

سادگي هاي پدر را ديدم
كه ز اندوه من اندوه گرفت
جامه اي گريه انبوه گرفت

به كدامين ظفر اميد برم
كه مرا در شب معراج دعا
نظري اندازد ؟


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد