دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۴ ۳۲ بازديد
ديده بگشا كه در ايوان چمن خار شكفت
خار بي واسطه بر دامن بسيار شكفت
باز آ تا نبي از گرد قمر باز آيد
چشم حسرت كش مريم پي نيزار شكفت
توسن از آب روان تشنه تر از دوش رسيد
در پي نيل چرا موسي دل آزار شكفت ؟
اي خوش آن دل كه تو را زاده دل مي داند
وي خوشآن ز روي تو پديدار شكفت
خاكروب تو شدم از قدم مشكينت
زان سبب گل به در و كوچه و ديوار شكفت
حاليا حاصل عمر من باران زده سيلاب بود
مژده وصل تو در عالم انكار شكفت
در كف هستي ز انوار تو چون خورشيد است
بهر ديدار دلارام تو انوار شكفت
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد