دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۳ ۳۲ بازديد
در سراي بوسه بيني كام مشتاق مرا
چين دردم را تو دادي نام احقاق مرا
من كبوتر وار دوشين در نگاهت پر زدم
هي مزن بر آسمانم سنگ چخماق مرا
كودكي بودم كه در دل آرزوها داشتم
باز كن داروغه ديگر بند قنداق مرا
غمزه رخ را بپوشان گوشه چشمي باز كن
تا بگيري با دو ابرو درد شلاق مرا
موي مشكين را گشودي همچو گردنبند خويش
طوق دستانم تو بستي كردي مصداق مرا
من كه در رويا شبي در وهم آرم مجلست
اي كه تعبيرست چشمت روز ميثاق مرا
در همه هستي نديدم جز تو خنياگر كسي
كام داوودي ، سروري دام آفاق مرا