ساقي از ميمنت عيد دهد باده صاف

مشاور شركت بيمه پارسيان

ساقي از ميمنت عيد دهد باده صاف

۳۳ بازديد

ساقي از ميمنت عيد دهد باده صاف

شاعر : ناشناس

نغمه ريزيد غياب مه نو آخر شد
باده خرّم عيد است كه در ساغر شد

روز عيد است سوي ميكده آييد به شكر
كه ببخشند هر آنكس كه در اين دفتر شد

ساقي از ميمنت عيد دهد باده صاف
جرعه گيريد چو معشوق به خم رهبر شد

مطربا نغمه عيدانه زن و دست فراز
كه ز هر پرده نغزت هله اي ديگر شد

صد كنم شكر بر اين عيد كه از عرش رسيد
صد كشم رشك كه ايام صيام آخر شد

فرصتي بود كه اين تيره ِ دل صاف شود
نعمتي بود كه بر تشنه لبان كوثر شد

آتشي بود كه در سردي سوزان وجود
دم گرمي شد و در مجمر دل اخگر شد

واي بر ما كه از اين جام نگيريم لبي
حيف زان آتش اگر سوخت و خاكستر شد

حاليا عيد شد و رونق مي افزون گشت
مستي افزون كند اين باده چو پر شكر شد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد