تا كه رسيدم به سحر شام شد

مشاور شركت بيمه پارسيان

تا كه رسيدم به سحر شام شد

۳۵ بازديد

تا كه رسيدم به سحر شام شد

پيكر اشرف شده بد نام شد

خان و امير غم و آهم ببين

يوسف افتاده به چاهم ببين

تا برسد دلو قديم از سپهر

دست بر اين شانه گذارد ز مهر

عيسى افتاده به دارت منم

موسى در راه ديارت منم

آينه يكبار دگر نال كرد

با خم ابروى خود اغفال كرد

كين چه خم است بر لب پيشاني ات

واى بر احوال پريشانى‏ات


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد