دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۳ ۳۵ بازديد
تا كه رسيدم به سحر شام شد
پيكر اشرف شده بد نام شد
خان و امير غم و آهم ببين
يوسف افتاده به چاهم ببين
تا برسد دلو قديم از سپهر
دست بر اين شانه گذارد ز مهر
عيسى افتاده به دارت منم
موسى در راه ديارت منم
آينه يكبار دگر نال كرد
با خم ابروى خود اغفال كرد
كين چه خم است بر لب پيشاني ات
واى بر احوال پريشانىات
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد