صبح كاذب

مشاور شركت بيمه پارسيان

صبح كاذب

۲۹ بازديد

 هى مزن بر جان مردان نيشتر

هى مكن پا از مكانت بيشتر

بار خود بر دوش خلق انداختن

زير سر را مشتى از پر ساختن

گر منيت را به دور انداختى

مشق حق را درس رب بشناختى

صبح كاذب را سحر پنداشتى

صبح صادق را غلط انگاشتى

آن كه از كبر و ريايى دور بود

همچو يوسف در چهى منصور بود

و آنكه در رب رخنه بسيار كرد

در گلستان روزه را افطار كرد

در فراق يار ما هم سوختيم

چشم حسرت را به يك در دوختيم


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد