شرر

مشاور شركت بيمه پارسيان

شرر

۳۱ بازديد

 در كوى ما كه شكسته دلان را بود ثمر

يكدم گذر كن و ايماى ما نگر

اين دست اشارت كه به سويت گرفته‏ايم

نى بهر متاعى كه ز خون جگر اثر

لب را گزيده‏ايم و به دامى خزيده‏ايم

گر چشم گشايد دمى اغيار و رهگذر

پندى بود اى صاحب حكمت كه آب چشم

هر دم فرو چكد از سينه‏ها شرر

گر پاى رفتن از اين دون به ميل بود

حقا كه دل شدگان را بود سفر

در كف نهاده فلك گنجى كه گنج نيست

بل كو فريب هزار است و درد سر

دانى كه قصد باصر تنها بود نگار

كو چشم بصيرى كه به تن‏ها كند نظر


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد