زهر

مشاور شركت بيمه پارسيان

زهر

۲۹ بازديد

مگذار كه در حسرت پيمانه بميرى

بى عشق و به دور از رخ جانانه بميرى

برخيز كه در نطفه‏ى اين نسل خرافى

چون ناله بلند است و به رندانه بميرى

اى يار گر اين راه بجز زهر تباهيست

رو تا كه تو همچون من بميرى

آسوده مخند اى لب چون نار و مرنجان

دل را كه تو هم در دل ويرانه بميرى

مگذار كزين خرمن بخشوده‏ى دادار

با ياد چمن در حد يك دانه بميرى

هُش دار بر آنكس دهد اين باصر بينا

هُشيار! مبادا چو هُبل گوشه‏ى بتخانه بميرى


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد