دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۲ ۲۹ بازديد
در قفس بلبل و آن دانه و دام است هنوز
يار او در چه اميدى سر بام است هنوز
مر ز ياران سفر كرده نديده است دروغ؟
كه دلى داده به آن رفته و خام است هنوز
اى بسا پادشه و اسب و سپرها گم شد
وى بسا فانى در حشمت و نام است هنوز
اى خماران مى و ساغر و پيمانه به هوش
جنگ مستان و خماران سر جام است هنوز
آنچه با خاك سيه گشته نديم از ديروز
اشك افتاده و آن نالهى كام است هنوز
ار كه بخشد به تو او روزى بىمنّت را
باصر از مويهى پر مايهى شام است هنوز