در ته چاهى مغنى عاقبت بىتاب شد
جام چشم از نالهها پر آب شد
كام خود را از عطش بالا گرفت
كام او از جام او سيراب شد
تا رسيدش قطرهاى بر راه دل
راه دل بيدار و خود در خواب شد