دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۲ ۲۹ بازديد
آب زر و سيم نيست بر خس و بر گل مبند
راه قفس را گشا بر دل بلبل مبند
شرط رها گشتن است بخشش و آزادگى
بهر رها گشتنت پاى ورا غل مبند
عاقل و فرزانه را جامى ز عرفان بود
سينهى ديوانه را ساغرى از مل مبند
صورت رخشان يار از دل او روشن است
گردن سيمين او رشتهى سنبل مبند