كوثر

مشاور شركت بيمه پارسيان

كوثر

۳۰ بازديد

تو حفيظىّ و ميان من و تو ذرّه جدايى نبود

ناز كمتر كن صنم كين ره خدايى نبود

آن چنان وجد وجودت شده اين دل ليكن

دل سراپرده‏ى عشق است و فدايى نبود

تو كه خود نورى و انوار جهانى پى‏توست

ظلمات از پى شيطان رود و ظلم به جايى نبود

ز ازل تا به ابد زان صحفت تا فرقان

خوشتر از سوره‏ى كوثر كه ندايى نبود

مگر از فتنه‏ى ابليس نجاتم دهى با الهامى

ور نه از ناله‏ى دل هيچ صدايى نبود

گرچه تن غرق گناهست كه دل آهى زد

حاش للَّه براى دل غمديده جزايى نبود

ز در كعبه برون آى نظر كن كه ز فيض

به ميان ضعفا هيچ گدايى نبود

برو اى گبرى كه ابليس هم انديشه‏ى توست

كه به واللَّه جز اللَّه خدايى نبود

آتشى افتاد باصر را كه سوزش ماندگار

فكر سازش را كنيد او را رهايى نبود


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد