دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۲ ۲۸ بازديد
مرو كه از چمن امشب بهارهها بروند
صداى اذان از منارهها بروند
بيا كه از سر غمزهات اى گل جدا شود
غمهاى بىبديل و سنگ خارهها بروند
بيا كه از سر زلفت اى نگار سيمين تن
فراق و جدايى هم از نظارهها بروند
تنهايىام به نام تو هر شب دوا شود
كآبرويم از دم تيغ و با اشارهها بروند
برخيز و خيزش و طغياندار بين
بنشين كه با حضور تو بيچارهها بروند