دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۲ ۲۹ بازديد
آن كه بس يوسف گمگشته به بازار آورد
به دل غمزدهام قامتى از يار آورد
پيرهن را ببر اى باد صبا بر دل پير
كه به هر ديده كنون چشمهى خونبار آورد
خون پيراهن مصرى بچكان بر دل و چشم
كه شود چاره و نى بادهى خمّار آورد
آن خدايى كه به چَه داده چنان ظلمانى
دانى اى دل كه مسيحا نفسى بار آورد؟
اى شبابى كه به هر پير كنون رحمى نيست!!
اى كه از چشم نبى گريهى بسيار آورد
بنگر بر خم يعقوب كه از درد فراق
اشك هر مردم چشم آيهى دادار آورد