دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۲ ۳۵ بازديد
مژده ي وصل تو را باد صبا باز آورد
روي مه پيكرت اي جان ز چه رو ناز آورد
بگذار از نفست سينه ما خوش باشد
سينه ام بهر تو صد ناله دمساز آورد
انتظارم همه شب ز آخر شب بود كه بود
زان اذاني كه خبر زعالم آغاز آورد
شهر بي بركتم اي جان گرانمايه چسان
اشك خشكيده ي هر ديده غماز آورد
شهر ، آشوب تو شد اي ملك شهر آشوب
كه عاقبت بر تن مجنون پر پرواز آورد
دل چه گويد ز فراق تو كه چون سرو بلند
بهر هر كرده ما ديده اغماز آورد
باصر از موهبتش مور ملك ناز نكرد
بس كن اين شكوه مرا ناله خونساز اورد
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد