رخسار

مشاور شركت بيمه پارسيان

رخسار

۲۹ بازديد

گل يكدانه‏ى دل در تپش باد تو سوخت

گوش تا گوش مرا ناله و فرياد تو سوخت

سوخت از رفتن و از هجر تو آلاله‏ى دشت

كام شيرين ز عطش در غم فرهاد تو سوخت

مكن اين كار و بيا از سفر اى سرو بلند

پيكر و آيه و تنزيلم از اجداد تو سوخت

هر نفس با تو در آميزم و نى ابر تهى

كين عقيم از سر نفرين لب شمشاد تو سوخت

چشم بر هم زنم از كورى چشمان عدو

تا نبينم چمن از دولت اضداد تو سوخت

نور از دورى رخسار تو رنگى دگر است

رخ باصر به كمينگاه تو در ياد تو سوخت


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد