دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۱ ۲۷ بازديد
نسيم سرد مىوزد، به سبزى بهارها
كجاست تا كه بشكفد، گلى ميان غارها
سراى عندليب كو، كه پر كشيم سوى او
و ارمغان آوريم، به يار در ديارها
مكُش به غمزهاى صبا، نرگس دشت لامكان
چو اين زمانه مىبرد، خدنگ بهر يارها
درخت داد مىزند، مَبُر به تيغ جان من
كه با تبر زنيم بُن، نسل گل و چنارها
مرا مگير از چمن، كه در كمينگاه دل
نشسته در خرابهاى، مغيل دشت خارها