
بعضي از انسان ها، فرشته اي هستند كه در زمين، آلاخون والاخون شده اند!
بعضي از انسان ها، آهوان آواره اي هستند كه از اتوبان آسمان منحرف شده و به درّه اي در زمين سقوط كرده اند!
بعضي از انسان ها، مكندگانِ هلِ پوچِ پوچگرايي هستند!
بعضي از انسان ها، ميوه ي كال كمالند!
بعضي از انسان ها، «ويولنِ» لولوهاي غربيند!
بعضي از انسان ها، مجذور فرشته و شيطانند!
بعضي از انسان ها، ماهواره ي گردش افلاكيان به دور كره جمال و كمالند!
بعضي از انسان ها، دستِ بلندِ آفرينش بر پيشاني تفكّر طبيعتند!
بعضي از انسان ها، كتري آب جوشي از انديشه اند كه هميشه روي اجاق روشن زمانه قرار دارد!
بعضي از انسان ها، قهوه ي تلخ كافه ي كفرند!
بعضي از انسان ها، نيش عقرب كينه اند و بعضي، نوش زنبور عسل محبّتند!
بعضي از انسان ها، همان صابون ابليسي هستند كه به جامه ي فرشته ها خورده اند!
بعضي از انسان ها، طوطي سخنگوي فطرتند! بعضي، وزير دارايي عقلند! .و بعضي مدير دبستان وجدان!
بعضي از انسان ها، مهندس رياضتهاي دروس اخلاقيند!
بعضي از انسان ها، از خويشاوندان نسبي صبوري هستند و بعضي، از اقوام ماقبل تاريخِ عجله هاي شيطاني!
بعضي از انسان ها، با زيبايي مثل سيبي هستند كه از وسط نصف شده باشد!
بعضي از انسان ها، قاشق چايخوريِ چاشني هاي زندگي اند!
بعضي از انسان ها، مرّباي قوام گرفته ي مرّبي هاي دلسوزند!
بعضي از انسان ها، نوشداروي پيش از كشتنِ سهرابند.
بعضي از انسانها، چاي شيرين اخلاق را به حوزه لبهاي خلايق صادر مي كنند!
بعضي از انسانها، باربران سينيِ «فراماسونري» هستند!
بعضي از انسانها، سوي دلشان آنقدر كم است كه با عينك علوم تجربي، به عالم غيب چشم غرّه مي روند!
بعضي از انسانها، دستگاه گيرنده امواج فطرتشان، موجي شده است!
بعضي از انسانها، نقطه آغاز پايانند و بعضي ديگر نقطه پايان آغازند!
بعضي از انسانها، «داروين» هايي هستند كه تكامل يافته اند و به صورت ميمونهايي با بدنهاي پوشيده از پشم انواع و اقسامِ فرضيه ها، به جهان عرضه شده اند!
بعضي از انسان ها، به صورتِ مادرزاد، به كريِ چشمِ دل و كوريِ گوشِ هوش، مبتلايند!
بعضي از انسانها، شگفت ترين حادثه در پروسه زمينند!
بعضي از انسانها، به طور مرتّب ديگ افكار فرويد را، هم مي زنند!
بعضي از انسانها، آب به آب انبار برده فروشان فكري مي ريزند!
بعضي از انسان ها، لالايي هاي از ما بهتران را به خوبي مي دانند ولي سعي مي كنند كه هيچ وقت خوابشان نَبَرد!
بعضي از انسان ها، فريضه ي «نسيان فضايل» به جا مي آورند!
بعضي از انسان ها، حتي در اداي دو ركعت «درستي» و «راستي» ، كثيرالشك هستند!
بعضي از انسان ها، در «روضه ي روزه» اصلاً نمي خندند!
بعضي از انسان ها، راديوي يك موجي هستند كه تنها امواج فرستنده ي «اهريمن» را دريافت و پخش مي كنند!
بعضي از انسان ها، زنبور عسل معاني والا، و شيره ي رقيق و دقيقي از عشاير دقيقه هستند!
بعضي از انسان ها، «كتاب لغتِ» انواع غلط هايند!
بعضي از انسان ها، «تخته سياه» سنگدلي و قساوتند!
بعضي از انسان ها، «حلواي» رحمدلي و مروّتند!
بعضي از انسان ها، ديروزهايي هستند كه از امروز بهترند، و بعضي ديگر امروزهاي بهتر از ديروزند!
بعضي از انسان ها، مخلوطي از چند كيلو رنج و چند مثقال شاديند!
بعضي از انسان ها، باغ سرسبزي از دانايي اند كه پنجره اي به خيابان خاطرات خطير دارند!
بعضي از انسان ها، جوهر همه ي جواهرات گران قيمتند!
بعضي از انسان ها، كتابي هستند كه نسيم عبور زمان، تند و تند آن را ورق مي زند و به اوّلِ پايانِ خود مي برد!
بعضي از انسان ها، پنجره اي هستند كه از پشت شيشه ي آن مي توان باغ حكمت و ملكوت را به سيري نظاره كرد!
بعضي از انسان ها، «جوهر ليموي» حوادث و بعضي هم، «زاج كبود» خورشيدند!
بعضي از انسان ها، بچه گنجشكي تنها نيستند، بلكه كبوتري همراه با دريچه ي بازي از الهامند!
بعضي از انسان ها، همسرايان همه ي نوازندگان نازند، و بعضي، همسران نوادگان نياز!
بعضي از انسان ها، «فلاش» دوربين اداره ي مركزي خلقتند!
بعضي از انسان ها، «رنگي» هستند، و بعضي ديگر كاملاً «بي رنگ»!
بعضي از انسان ها، همايش همدمي در «تالار وحدتِ» آفرينشند!
بعضي از انسان ها، كلمه ي زيباي خداوند، و معبر گامهاي همه ي «گلوارگان» و «گلواژگان» هستند!
بعضي از انسان ها، تاجران اعمال نيكند!
بعضي از انسان ها، فروشنده ي دوره گرد كالاي كلامند!
و بعضي از انسان ها، ماهي «غزل» آلاي درياي «احساس» و «انديشه» و «معنايند»!
منبع : سايت تبيان