دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۲۰:۰۱ ۲۹ بازديد
ناشناس نيمه شب كوچه ها
شاعر : محسن عرب خالقي
فتاده ام به گوشه اي از رهگذارتان
اوجم دهيد تا كه شوم خاكسارتان
اصل و اصالت من از اول اصيل بود
اصلا خدا سرشته مرا از غبارتان
هرچند دورم از تو ....عجيب است چون دلم
حس ميكند نشسته كناري كنارتان
چيزي براي عرضه ندارم به ساحتت
آقا دل شكسته مي آيد به كارتان؟
خرما فروش كوچه و بازار مي شوم
شايد به جرم عشق شوم سر به دارتان
اي ناشناس نيمه شب كوچه هاي شهر
يك تكه نان به ما بده از كوله بارتان
ميلش دگر به هيچ بهشتي نمي كشد
هركش نشسته كنج بهشت مزارتان
شرمنده ايم بي خبريم اي بزرگوار
از آخرين امانت تان ؛ يادگارتان