شروع نزول كوثر رحمت

مشاور شركت بيمه پارسيان

شروع نزول كوثر رحمت

۳۰ بازديد

شروع نزول كوثر رحمت

شاعر : يوسف رحيمي

تا آبشار زلف تو را شب نوشته اند
ما را اسير خال روي لب نوشته اند

در اعتكاف گيسوي تو سالهاي سال
مشغول ذكر و سجده و يا رب نوشته اند

در مسجد الحرام خم ابروان تو
مثل فرشتگان مقرب نوشته اند

در محضر نگاه الهي تو مرا
در خيل نوكران مهذَب نوشته اند

شبهاي جمعه كه دل من مست كربلاست
از اشتياق وصل لبالب نوشته اند

با يك نگاه مادرت اينجا رسيده ايم
با اين دلي كه فاطمه مذهب نوشته اند

از هر چه بگذرم سخن دوست خوشتر است
ما را فداي دلبر زينب نوشته اند

من را كه بي‌ قرار حرم مي كني بس است
اصلاً مرا غبار حرم مي كني بس است

شرط نزول كوثر رحمت دعاي توست
اصلاً تمام خلقت عالم براي توست

بالاتري ز درك تمام جهانيان
وقتي كه انتهاي جهان ابتداي توست

حتي نداشت روح الامين اذن پر زدن
آنجا كه از ازل اثر رد پاي توست

بي حب تو كسي به سعادت نمي رسد
رمز نجات اهل زمانه ولاي توست

آسوده خاطران هياهوي محشريم
وقتي رضاي حضرت حق در رضاي توست

فردوس ماست تا به ابد روضة الحسين
تنها بهشت اهل ولا ، كربلاي توست

در آستانة تو كسي نا اميد نيست
صحن امير علقمه دار الشفاي توست

از ابتداي صبح ازل فضل مي كني
ما را گداي دست اباالفضل مي كني

وقتي كه هست دوش نبي آسمان تو
يعني تو از پيمبري و او از آن تو

فرزند خويش را به فداي تو كرده است
بسته ست جان حضرت خاتم به جان تو

معلوم كرد نزد همه حرمت تو را
با بوسه هاي دم به دمش بر دهان تو

فرمود هفت مرتبه تكبير عشق را
تا بشنود ترنم عشق از زبان تو

آواي «من أحب حسينا» وزيده است
هر روز پنج مرتبه از آستان تو

ما از در حسينيه جايي نمي رويم
هستيم تا هميشه فقط در امان تو

هر شب نشسته فطرس اشكم به راه عشق
آنجا كه صبح مي گذرد كاروان تو

اين اشكها براي دلم توشه مي شود
اذن طواف مرقد شش گوشه مي شود


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد