
مسمط نوعي از قصيده است كه از بخش هاي كوچك حاصل آمده و شاعر با دست بازي كه در آوردن قافيه متفاوت دارد مي تواند آزادانه به شيوه يي زيبا و متنوع به سرودن بپردازد .
معناي لغويكلمه ي مسمط از سمط به معني رشته مرواريد و رشته يي كه مانند بند تسبيح در آن مهره ها كرده باشند و نيز به معني زيور گردن بند و دوال و فتراك يعني تسمه شكار بند آمده است .
اصطلاح مسمطاصطلاح مسمط با همه معاني بالا متناسب است به اين جهت كه مصراع قافيه يا خصوص آن قافيه را به رشته ي جواهر و بند تسبيح و گردن بند و دوال فتراك تشبيه كرده باشند كه بدان وسيله بخش ها و لخت هاي مختلف هم چون مهره ها و دانه هاي جواهر به يك رشته كشيده شده است . رشته مسمط در واقع مصراع آخر هر لختي است كه آن را بند مسمط گويند .
مسمط نوعي از قصيده يا اشعاري هم وزن ، مركب از بخش هاي كوچك كه همه در وزن و عدد يكي و در قافيه متفاوت باشند .
انواع مسمطمسمط گاه از شش مصراع تشكيل مي شود كه يك بخش را شامل مي شود و به اصطلاح شعرا آن را يك لخت يا يك رشته از مسمط گويند .
در رشته دوم كه آن نيز شامل شش مصراع است و پنج مصراع با يك وزن و قافيه ديگر باشد و مصراع ششم بر وزن و قافيه رشته ي اول مي آيد .اين شش مصراع لخت يا رشته ي دوم مسمط را تشكيل مي دهد:
آمدبانگ خروس ، موذن مي خوارگان
صبح نخستين نمود روي به نظارگان
كه به كتف برگرفت جامه ي بازارگان
روي به مشرق نهاد ، خسرو سيارگان
باده فراز آوريد چاره ي بيچارگان
قوموا شرب الصبوح يا ايها النائمين
مي زدگانيم ما دردل ما غم بود
چاره ي ما بامداد ، رطل دمادم بود
راحت كژدم زده ، كشته ي كژدم بود
مي زده را هم به مي مرهم و دارو بود
هر كه صبوحي زند با دل خرم بود
با دو لب مشكبوي با دو رخ حور عين
( منوچهري )
معناي مصراع عربي : اي خفتگان براي نوشيدن جام صبوحي برخيزيد
رطل: پيمانه ، اين جا پيمانه شراب
صبوحي : شراب نوشيدن در اول صبح
حور : زيبا روي سيه چشم
در اين نوع شعر به خاطر اين كه شاعر در آوردن قافيه در هر رشته آزاد است گاه سي تا چهل بخش را مي آورد.اما وزن همه يكي است .
در مسمط به جز پاره هاي شش مصراعي ، شاعر مي تواند از پاره هاي پنج مصراعي نيز استفاده كند بدين صورت كه مصراع آخر هرپاره در وزن و قافيه مثل هم باشند :
باز بر آمد به كوه ، رايت ابر بهار
سيل فرو ريخت سنگ ، لز زبر كوهسار
باز به جوش آمدند ، مرغان از هر كنار
فاخته و بوالمليح ، صلصل و كبك و هزار
طوطي و طاووس و بط، سيره ، سرخاب و سار
هست بنفشه مگر ، قاصد ارديبهشت
كز همه گل ها دمد ، پيش تر از طرف كشت
وز نفسش جويبار ، گشته چو باغ بهشت
گويي با غاليه ، بررخش ايزد نوشت
كاي گل مشكين نفس ، مژده بر از نوبهار
در مجموع مسمط به چند صورت – مسمط مثلث ، مسمط مربع و مسمط مخمس – مي باشد . اما بيشتر از هفت مصراع و كمتر از سه مصراع مسمط نيست .
خلاصه :مي توان گفت مسمط خود نوعي از قصيده است كه شاعر مي تواند با استفاده از اين نوع شعر، اشعاري در قافيه متفاوت آورد . اين امر باعث گرديده كه وي بتواند در اين نوع شعر ابيات طولاني گاه در حد صد و پنجاه يا بيشتر آورد.
منبع :سايت تبيان
براي مشاهده اشعار مسمط منوچهري كليك كنيد