
ابوالمجد مجدود بن آدم سنايي از بزرگترين قصيده سرايان و مثنوي سرايان عرفاني و بنيانگذار ادبيات منظوم عرفاني است . شعر او متنوع و حاوي نصايح دلاويز است . تأثير اين شاعر بر حافظ چنان از نظر صوري و ساختار و شكل ظاهر نيست ، بلكه بيشتر شامل محتوا و مضمون مي شود . سنايي ظاهرا شاعري است كه قلندريات عارفانه سروده و سخن از مي ، مطرب ، ميخانه و خرابات به ميان آورده است . وي شاعري رند نواز است . در واقع مي توان گفت درد نوشي ، خرابات پروري و ترك مسجد و صومعه و روي آوردن به خرابات و در نهايت پرداختن به مغبچه و مي مغان كه اوجش در شعر حافظ است سرآغازش در انديشه و شعر سنايي است .
شادروان فروزانفر به اين نكته اشاره دارد : " شعر قلندري كه نمودار آزادي فكر و در واقع سركشي نسبت به آداب و رسوم و عقايد عامه آن عصر به شمار مي رود و حافظ آن را به اوج رسانيده است . دست كار صنعت كار و طبع فصاحت گستر حكيم سنايي است . "
تضمين و شباهت در شعر حافظ و سنايي بسيار است :
سنايي :
ساقيا برخيز و مي در جام كن درخرابات خراب آرام كن
حافظ:
ساقيا برخيز و در ده جام را خاك بر سر كن غم ايام را
انورياوحد الدين محمد بن محمد انوري ، از قصيده سرايان نامداري است كه كمي قبل از حافظ ( قرن ششم ) مي زيسته است . وي در غزل سرايي صاحب سبك شمرده مي شود و در سرودن رباعي و قطعه دستي تمام داشت . انوري از قبيله ي سخنوران مضمون آفريني چون خاقاني و ظهير فاريابي است نه از قبيله معني انديشاني چون سنايي و عطار . شعر او باريك و دشوار است و به طوري كه مي توان هم پايه شعر خاقاني قلمداد كرد . آن چه مسلم است اين كه حافظ به چيره دستي او در سخنوري با علاقه و اعجاب نگريسته است . در اين ميان شباهت هايي در اشعار حافظ و انوري به چشم مي خورد .
انوري :
نگر تا حلقه ي اقبال ناممكن نجنباني سليما، ابلها ، لابلكه محروما و مسكينا
حافظ در پايان غزل خويش با مطلع " هواخواه توام جانا و مي دانم كه مي داني " مصراع بيت انوري را تضمين مي آورد :
خيال چنبر زلفش فريبت مي دهد حافظ نگر تا حلقه ي اقبال ناممكن نجنباني
وجود الفاظ و تعبيرات بسياري كه در ديوان انوري به چشم مي خورد در اشعار حافظ نيز مشاهده مي شود .
خاقانيافضل الدين بديل بن علي خاقاني شرواني از بزرگترين قصيده سرايان تاريخ شعر فارسي است . با آن كه مثنوي ، غزل ، رباعي و ديگر انواع شعر هم پرداخته ، اما اوج هنر او درقصيده سرايي است . خاقاني لفظ گرا و مضمون پرداز است و سبك ، بغرنج و ديريابي دارد .
اگر چه تأثير خاقاني بر حافظ نامحسوس است ، اما آن چه كه مسلم است به شهادت مضامين و تعابير مشابه و غزليات هم وزن و قافيه كه حافظ با او دارد مي توان به قطع گفت كه حافظ به ديوان خاقاني نظر داشته است
شباهت هاي لفظي و معنوي
خاقاني :
گيسوي چنگ و رگ بازوي بربط ببريد گريه از چشم ني تيز نگر بگشاييد
حافظ :
گيسوي چنگ ببريد به مرگ مي ناب تا حريفان همه خون از مژه ها بگشايند
خاقاني :
يك اهل دل از جهان نديدم دل كو؟ كه ز دل نشان نديدم
حافظ :
درين خمار كسم جرعه اي نمي بخشد ببين كه اهل دلي در جهان نمي بينم

تأثير حافظ از شعر نظامي داستان پرداز و مثنوي سراي بزرگ قرن ششم امري محرز است . حافظ در مقطع غزلي به نام نظامي بر اين امر تصريح مي كند :
چو سلك در خوشابست شعر نغز تو حافظ كه گاه لطف سبق مي برد ز نظم نظامي
حافظ در سرودن ساقي نامه مستقيما به ساقي نامه ها و مغني نامه هاي نظامي نظر داشته تا جايي كه ساقي نامه وي هم وزن اين دو منظومه ي نظامي است .
نظامي :
هم قصه ي نانموده داني هم نامه ي نا نوشته خواني
حافظ :
هواخواه توام جانا و ميدانم كه ميداني كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني
كمال الدين اسماعيل اصفهانياز سخنوران و قصيده سرايان قرن ششم و هفتم كه غزليات و رباعيات نغزي دارد و در صنعت ايهام و حسن تعليل كه از مهمترين صنايع معنوي شعر است دستي تمام دارد . حافظ از لفظ استوار و اين دو صنعت وي الهام و تأثير گرفته است ، چنان كه خود وي در همين دو صنعت مهارت شاياني دارد.
حافظ بيتي از كمال را باتصريح به نام وي چنين تضمين آورده است :
ور باورت نمي كند از بنده اين حديث از گفته ي كمال دليلي بياورم
"گر بركنم دل از تو و بردارم از تو مهر آن مهر بر كه فكنم آن دل كجا برم"
مي توان گفت حافظ از بزرگان ادب فارسي هر يك به اندازه يي تأثير پذيرفته است اما اين تأثير را به شيوه يي استادانه در اشعار و انديشه ي وي مي بينيم به گونه يي كه حتي مي توان گفت مضامين و صنايع اقتباس شده توسط وي به صورتي بسيار زيبا و بهتر از صاحبان اصلي آن ها ادا شده است .
منبع : سايت تبيان
براي مشاهده اشعار حافظ كليك كنيد
براي مشاهده اشعار نظامي كليك كنيد