افسانه هاي لسان الغيب

مشاور شركت بيمه پارسيان

افسانه هاي لسان الغيب

۳۵ بازديد
  افسانه هاي لسان الغيب

ترديد در احوالات و آراء بزرگان، از اركان جدايي ناپذير موثر در نقد آثارشان است. شايعه سازي ها و شايد گمانه زني ها در مورد مشاهير، بيشتر يك رسم و عادت شده است.

براي برخي به جهت شهرت و بزرگي نامشان اين اتفاق مي افتد و گروه ديگري به جهت در دسترس نبودن درست شرح زندگي شان. وقتي اطلاعات درستي نباشد هر كس كه اسم و رسمي دست و پا كرده باشد، مي تواند قسمتي از زندگي بزرگان را واقعه نگاري كند. اين براي مورخين و مفسرين قديمي تر، قابل تصورتر و البته ممكن تر بوده است. و امروز به استناد قول و عقيده ي فلان مورخ يا مفسر، نسل هاي بعد، ناگزير به تأييد آن هستند.

حافظ هم از اين قاعده مستثنا نيست. گروهي حافظ را عارف و سالك مي دانند و دسته اي رند، عده اي براي حافظ مراتب آسماني قائلند و برخي هم حافظ را تا حد مراتب صرفاً نفساني تنزل مي دهند. با اين وجود ويژگي رمزآميز غزليات حافظ بيش از هر صفت مشخصي از باب جايگاه حافظ در هنر شعر، از او لسان الغيب ساخته است.

تفأل به ديوان حافظ از يك خرده فرهنگ به شكل يك فرهنگ درآمده است.

جنبه هاي عرفاني شعر حافظ تعبير و تفسير و تأويلات غزليات حافظ از هر شاعر ديگري بيشتر محلّ نقد و بحث و بررسي بوده است. براي هر كس كه به ديوان حافظ تفألي مي زند، مواردي پيش آمده كه باعث تعجب و حيرت شده باشد. موضوعاتي شخصي كه براي مخاطب شعر حافظ پاسخ دقيق بوده است انگار كه اصلاً غزل حافظ براي او سروده شده.

ديواني كه در حجيم ترين نسخه ها بيش از پانصد غزل ندارد، تقريباً شش صد سال است كه براي ميليون ها نفر، پاسخ سوال و نيت و مرادشان است. اين كه گفته شد تفأل به حافظ از خرده فرهنگ به فرهنگ تبديل شده، به سند حضوري است كه در برخي آيين ها و سنت هاي باستاني پيدا كرده است. شب يلدا، سنتي باستاني براي مردم ايران است. رسم شاهنامه خواني و تفألي در شب يلدا قابل توجيه و تصوراست كه ريشه هاي شاهنامه- حتي اگر از نسخه ي شاهنامه ي فردوسي باشد- در فرهنگ باستاني ايرانيان است، اما شعر حافظ نزديك به شش قرن است كه متولد شده و از اركان آيين هاي شب يلداست. حتي سنت تفأل بر ديوان حافظ براي بسياري از مردمان ايراني در لحظه ي تحويل سال به شكل يك سنت در آمده است.

با اين وجود و با در نظر گرفتن تجربه هاي شخصي هر كسي در تفأل به حاف1 كه اين جريان را ادامه دار و زنده نگه مي دارد، حكايت هايي هم هست كه جنبه ي تاريخي به نمونه هاي تفأل شعر حافظ داده است.

ناصرالدين شاه رسم داشت هر سال موقع تحويل سال تفألي به ديوان حافظ بزند، در يكي از اين سال ها غزلي با مطلع:

«بلبلي برگ گلي خوش رنگ در منقار داشت           واندر آن برگ و نوا، خوش ناله هاي زار داشت»

به عنوان جواب تفأل مي آيد. از اهل ادب حاضر در جمع، نظري بيان مي شود.

اما از نظر شاه، قرائت هاي بيان شده، درست نمي آيد. يكي از حاضرين براي تعبير يا تأويل درست غزل، رجوع مي دهد به يكي از اوتاد آن زمان تهران. بعد از مراجعه به وي، چنين پاسخ مي شنوند كه عدد ابجد بلبلي برگ گلي با عدد ابجد نام هاي مبارك امامان معصوم علي، حسن و حسين (عليهم السلام) برابري دارد. برگ كه سبز است نماد امام حسن مجتبي و گل كه سرخ است، نماد و نشانه ي حضرت اباعبدالله است.

يا اين حكايت كه در زمان حمله ي مغول به ايران از ميان حكام و سرداران مغول مگس نامي بود كه وقتي به شيراز رسيد به جهت عقايد الحادي كه به حافظ منسوب مي دانست، قصد تخريب مقبره ي حافظ را داشت. وزير ايراني و دانشمند سردار مغول، او را از اين كار بر حذر كرد. وقتي مخالفت و اصرار بر تخريب را از طرف مگس ديد، گفت كه مردم حافظ را لسان الغيب مي دانند و بر اين عقيده اند كه اگر به نيتي از ديوان حافظ تفألي زده شود، به پاسخ درستي مي رسند و پيشنهاد داد كه آنان نيز چنين كنند و اگر پاسخي كه از تفألشان حاصل مي شود درست نبود چنين كنند و مقبره ي حافظ تخريب شود. تفألي زدند و غزلي آمد كه در ميان ابياتش اين بيت گويا، خطاب به سردار مغول بود:

«اي مگس عرصه ي سيمرغ نه جولانگه تست                   عرض خود ميبري و زحمت ما ميداري»

اما شايد جالب ترين اين حكايت ها در باب تاريخچه ي تفأل به ديوان حافظ مربوط به اولين تفأل در تاريخ باشد. وقتي حافظ از دنيا مي رود و تشييع كنندگان پيكر حافظ قصد به خاكسپاري او را در قبرستان مسلمانان را دارند با مخالفت گروهي مواجه مي شوند كه به جهت ابهام هايي در شعر حافظ او را مستحق و مجاز به خاكسپاري در قبرستان مسلمانان نمي دانند. علاقه مندان به حافظ با اعتقاد به لسان الغيب بودنش، به تفأل زدن پيشنهاد مي دهند و غزلي مي آيد كه بيت پاياني آن فتح بابي است براي تفأل هاي بعدي مردم تا امروز:

«قدم، دريغ مدار از جنازه ي حافظ                     كه گرچه غرق گناه است، مي رود به بهشت»

منبع : سايت تبيان

براي مشاهده اشعار حافظ كليك كنيد

براي مشاهده غزليات صوتي حافظ كليك كنيد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد