دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۸ ۳۳ بازديد
سوال : با سلام لطفا در مورد اضافه ي استعاري و اضافه ي تشبيهي واستعاره ي مكنيه و راي فك اضافه در حد امكان توضيحاتي را بدهيد .از شما متشكرم.
18 ساله
ديپلم رياضي پاسخ : دوست خوبم.سلام.ببخشيد كه به دليل بروز برخي مشكلات پاسخ به سوالتان به تاخير افتاد.
و اما پاسخ به سوالتان:
1_اضافه تشبيهي:همان طور كه مي دانيد هر تشبيه 4 ركن دارد.با حذف وجه شبه و ادات تشبيه از اين 4 ركن فقط دو بخش باقي مي ماند كه عبارتند از مشبه و مشبه به.چنين تشبيهي را تشبيه بليغ گويند.وقتي تشبيه بليغ به صورت اضافه ذكر شود اضافه تشبيهي شكل گرفته است.كه در اكثر موارد مشبه در نقش مضاف اليه قرار مي گيرد.مثلا اتش عشق.كه عشق به اتش تشبيه شده.
2_استعاره مكنيه:هرگاه از بين مشبه و مشبه به يك ركن ديگر را هم حذف كنيم ان گاه از تشبيه خارج شده و به استعاره مي رسم.هر گاه مشبه به حذف شود و مشبه باقي بماند و مقصود از ان مشبه به باشد استعاره مكنيه(بالكنايه)شكل گرفته است.
3_از ان جا كه بايد براي پي بردن از مشبه به مشبه به نشانه اي وجود داشته باشد يكي از اجزاي مشبه به به همراه مشبه مي ايد.مثلا اگر روزگار را به انساني تشبيه كنيم و سپس روزگار را به تنهايي ذكر كنيم بايد يكي از نشانه هاي مشبه به را كه همان انسان است بياوريم و مثلا بگوييم دست روزگار .هر گاه اين نشانه در قالب يك تركيب اضافي باشد اضافه استعاري شكل گرفته.پس اضافه استعاري نوعي استعاره مكنيه است.
براي كسب اطلاعات دقيق تر در اين مواردمي توانيد به كتابهاي معاني و بيان از قبيل كتاب اقاي دكتر شميسا و كتاب دكتر كامل احمدي نژاد مراجعه بفر ماييد.
4_راي فك اضافه:وقتي دو جز يك تركيب اضافي يعني مضاف و مضاف اليه از هم جدا مي شوند در ميان انها يك را قرار مي گيرد.مثلا ميهن او:او را ميهن.
در اين دو بيت واضح ترين ارايه اي كه وجود دارد تضاد است كه ميان كلمات شادي و غم_داد و ستم_پست و بلند_زياد و كم به چشم مي خورد.
از طرف ديگر كاربرد اين كلمات باعث نوعي تناقض(پارادوكس)در كلام شده است.مثلا اين كه كسي يا چيزي اصل شادي باشد و همزمان كان غم باشد تناقض است.
هم چنين در مصراع اخر تشبيهي هم هست:ما به ايينه زنگ خورده و جام جم تشبيه شده است.
در عبارت جام جم كه به داستان جمشيد اشاره مي كند ارايه تلميح وجود دارد.
18 ساله
ديپلم رياضي پاسخ : دوست خوبم.سلام.ببخشيد كه به دليل بروز برخي مشكلات پاسخ به سوالتان به تاخير افتاد.
و اما پاسخ به سوالتان:
1_اضافه تشبيهي:همان طور كه مي دانيد هر تشبيه 4 ركن دارد.با حذف وجه شبه و ادات تشبيه از اين 4 ركن فقط دو بخش باقي مي ماند كه عبارتند از مشبه و مشبه به.چنين تشبيهي را تشبيه بليغ گويند.وقتي تشبيه بليغ به صورت اضافه ذكر شود اضافه تشبيهي شكل گرفته است.كه در اكثر موارد مشبه در نقش مضاف اليه قرار مي گيرد.مثلا اتش عشق.كه عشق به اتش تشبيه شده.
2_استعاره مكنيه:هرگاه از بين مشبه و مشبه به يك ركن ديگر را هم حذف كنيم ان گاه از تشبيه خارج شده و به استعاره مي رسم.هر گاه مشبه به حذف شود و مشبه باقي بماند و مقصود از ان مشبه به باشد استعاره مكنيه(بالكنايه)شكل گرفته است.
3_از ان جا كه بايد براي پي بردن از مشبه به مشبه به نشانه اي وجود داشته باشد يكي از اجزاي مشبه به به همراه مشبه مي ايد.مثلا اگر روزگار را به انساني تشبيه كنيم و سپس روزگار را به تنهايي ذكر كنيم بايد يكي از نشانه هاي مشبه به را كه همان انسان است بياوريم و مثلا بگوييم دست روزگار .هر گاه اين نشانه در قالب يك تركيب اضافي باشد اضافه استعاري شكل گرفته.پس اضافه استعاري نوعي استعاره مكنيه است.
براي كسب اطلاعات دقيق تر در اين مواردمي توانيد به كتابهاي معاني و بيان از قبيل كتاب اقاي دكتر شميسا و كتاب دكتر كامل احمدي نژاد مراجعه بفر ماييد.
4_راي فك اضافه:وقتي دو جز يك تركيب اضافي يعني مضاف و مضاف اليه از هم جدا مي شوند در ميان انها يك را قرار مي گيرد.مثلا ميهن او:او را ميهن.
سوال : با سلام
آرايه هاي ادبي را در اين رباعي از خيام توضيح دهيد.
ماييم كه اصل شادي و كان غميم // سرمايه ي داديم و نهاد ستميم // پستيم و بلنديم و زياديم و كميم //آيينه ي زنگ خورده و جام جميم
با تشكر
در اين دو بيت واضح ترين ارايه اي كه وجود دارد تضاد است كه ميان كلمات شادي و غم_داد و ستم_پست و بلند_زياد و كم به چشم مي خورد.
از طرف ديگر كاربرد اين كلمات باعث نوعي تناقض(پارادوكس)در كلام شده است.مثلا اين كه كسي يا چيزي اصل شادي باشد و همزمان كان غم باشد تناقض است.
هم چنين در مصراع اخر تشبيهي هم هست:ما به ايينه زنگ خورده و جام جم تشبيه شده است.
در عبارت جام جم كه به داستان جمشيد اشاره مي كند ارايه تلميح وجود دارد.