
رودابه حمزهاي شاعر كودك و نوجوان و صاحب مجموعه شعرهاي سهگانه «دست بزنم به چاقو»، «دست بزنم به قليون» و « دست بزنم به كبريت» است. وي در حال حاضر مشغول آماده سازي يك مجموعه شعر كودك در 10 جلد است كه به زودي وارد بازار كتاب خواهد شد.
خانم حمزهاي چرا اغلب شعرهاي كودك در وزن چهار پاره سروده ميشود؟
چهار پاره يك خاصيتي دارد كه به شاعر فرصت ميدهد حرفش را تمام كند اما اين امكان در مثنوي نيست كه در دو بيت رو به روي هم حرف و بيان به پايان برسد، بنابراين شما بايد در ابيات بعدي ادامه سخن را پيبگيريد.
چرا شعر كودك بايد هنوز درگير وزن و قافيه باشد تا براي تكميل سخن به وزنهاي محدودي چون چهار پاره نياز داشته باشد؟
براي رفتن به سراغ شعر نيمايي مشكلي وجود ندارد كما اين كه برخي شاعران مثل خانم «افسانه شعبان نژاد» اين تجربه را شروع كردهاند. اما شعر وزندار براي ما شاعران كودك يك امتياز و تكنيك آشنا محسوب ميشود. مثل اين است كه شما تخصصي داشته باشيد و نخواهيد آن را به كار ببريد. اگر شعر به نثر نزديك شود شما ديگر شاعر نيستيد و نويسنده هستيد. ضمن اين كه بچهها از شعر وزندار بيشتر استقبال ميكنند چون بهتر ميتوانند شعر منظوم را حفظ كنند.
دليل استفاده وزن و قافيه را صرفا بهتر حفظ شدن ميدانيد؟
بله! ريتم و ضرباهنگي كه در چهار پاره وجود دارد باعث ميشود به گوش كودك آهنگين و خوش برسد و جذب آن شده بهتر و راحتتر حفظش ميكند.
شعر نيمايي هم خالي از وزن نيست.
شعر «باز باران با ترانه» شعري است كه در وزن نيمايي سروده شده است و فوق العاده زيباست و به يادماندني اما توجه داشته باشيد هر چه سن مخاطب پايينتر بيايد با دايره واژگاني محدودتري سرو كار داريم و به همين دليل مجبور ميشويم كمبود لغت و كلمه را با آرايههاي ادبي، موسيقي و عناصر ديگر صنعت شعر جبران كنيم، از اين رو اگر يكي يكي اين صنايع را حذف كنيم ديگر چيزي از شعر كودك باقي نميماند.
به نظر شما مضامين شعر كودك چقدر قابل دستكاري و تغيير است؟
مضامين شعر كودك بايد شديدا تغيير كند و نيازهاي فرهنگي كودكان اولويت بندي شود. خود من در كتاب سه جلدي «دست بزنم به چاقو» سعي كردهام ساختارهاي كهن را بشكنم و از مضاميني چون سيگار كشيدن و قليون كشيدن و چيزهاي ممنوع از اين دست به شكل هنري استفاده كنم. ديگر فرصت اين را نداريم كه بچهها را موجودات خامي بدانيم كه وقت به اندازه كافي براي بزرگ شدن دارند و بايد آرام آرام بياموزند. در حال حاضر بچهها آگاهتر از بزرگترها هستند چون با پديدههايي چون اينترنت و كامپيوتر و بازيهاي كامپيوتري در ارتباط هستند و بايد بي پرده تر و بازتر با آنها صحبت كرد.

ورود مضامين جديد، اوزان جديد لازم دارد و گوش كودك هم بايد با اوزان متفاوت و مضامين تازه آشنا شود. چقدر اين اتفاق در شعر كودك رخ داده است؟
من هم فكر ميكنم ديگر وقتش گذشته است كه براي گل و گياه و طبيعت شعر سرود. هر كاري بوده شعراي قبل از ما و خود ما انجام دادهايم. الان شاعر بايد با قلم جديدتر به مقوله شعر كودك بپردازد و اگر بخواهيم كودكان را در اوزان و مضامين قبلي محدود كنيم مدار كتابخواني را بستهايم و كودك ديگر به سراغ كتاب نخواهد آمد و اين نوع كتابها از حوصله كودك خارج ميشود.
با توجه به اين كه وارد دهه نود شديم، روند شعر كودك را در ده سالي كه گذشت چگونه ميبينيد؟
شعر كودك دچار يك ايستايي محض شده است و متاسفانه خود ما هستيم كه جلوي خودمان را براي پويايي آن ميگيريم و گرفتار يك جور خودسانسوري شدهايم. اساتيدي كه شعرها را بررسي و انتخاب ميكنند از ايدههاي تازه استقبال نميكنند و دوست دارند اشعار هميشه به همان روال قبلي سروده شود. نمونهاش گرفتارشدن به همين وزن چهارپاره تكراري است كه شما فرموديد. اگر ببينند شعري با وزن دوپاره يا سه پاره سروده شده است فورا ميگويند قشنگ نيست و شاعر را دلسرد ميكنند.
ترجمه شعر كودك چه اندازه بر توليد شعر داخلي تاثير ميگذارد؟
كلا شعر وقتي ترجمه ميشود خيلي لطمه ميخورد و ترجيحا بايد كسي كه شعري را ترجمه ميكند خودش شاعر باشد ولي در حال حاضر در اين حوزه اتفاق چنداني نيفتاده است و يكي دو شعر بيشتر ترجمه نشده كه آنهم در حوزه شعر نوجوانان است. مشكل آنجايي است كه ناشران دست به كتابسازي ميزنند. مثلا يك قصه معروف مثل «سيندرلا» را بر ميدارند يكي دو عكس از فيلمش ميگيرند و با كيفيت خيلي بد منتشر ميكنند و به قيمت ارزان وارد بازار كتاب ميكنند. خانوادهها هم فرق كتاب خوب و بد را تشخيص نميدهند. صرف اين كه بچه بهانهگيري ميكند يك كتاب ميخرند و دست او ميدهند در حالي كه اين كتاب هيچ چيزي به بچه اضافه نميكند و متاسفانه نه ارشاد و نه هيچ كس ديگري متولي اين موضوع نيست.
منبع : سايت تبيان
براي مشاهده پنج شعر كودكانه كليك كنيد