سيزده بدر كجا برويم ؟!

مشاور شركت بيمه پارسيان

سيزده بدر كجا برويم ؟!

۳۱ بازديد

 

يك روز در بهشت زمين

حتما مي‌دانيد جاده چالوس شهرت خاصي، هم در زيبا بودن و هم در پرمخاطره بودن دارد. بسياري از گردشگران كه مقصدشان رفتن به شهرهاي استان مازندران است از آن عبور مي‌كنند، اما بسياري هم زيبايي‌هاي همين جاده و روستاهاي اطراف آن را نمي‌بينند و از كنارش مي‌گذرند. ما هم به شما پيشنهاد مي‌كنيم اين بار سري به روستاهاي زيباي اطراف اين جاده وسوسه‌انگيز بزنيد تا براي هميشه خطرات‌ اين جاده را از ذهنتان پاك كند.

يك روز در بهشت زمين

درست در كنار جاده چالوس، مناظر زيبايي نهفته كه بايد براي ديدن آن توقف كنيد. يكي از آن همه روستاهاي سحرانگيز، «سياه‌بيشه» است؛ يعني همان روستايي كه بر سر در مغازه‌هاي كنار جاده آن، كيسه‌هاي سفيد ماست چكيده آويزان است. آخر اينجا ماست و دوغش شهره است و حتما بايد از آن خورد و نوشيد تا مزه سياه‌بيشه به خاطرتان بماند!

شما در هر فصلي از سال كه از اين جاده عبور كنيد، خود را ميان مه و ابري غليظ و گاه سياه رنگ خواهيد ديد؛ حال و هوايي كه حس شاعرانگي عجيبي به آدم مي‌دهد. اصلا به دليل همين مه سياه‌رنگ، روستا را سياه‌بيشه ناميده‌اند.

يك روز در بهشت زمين

بخشي از روستا كه پايين‌تر از سطح جاده قرار گرفته است، چشم‌انداز بسيار زيبايي دارد؛ خانه‌هاي متراكم شيرواني‌دار و اغلب زنگ زده. اگر شما نيز در مسيرتان در اين روستا توقف كرديد، تمام زمان خود را به خريد از مغازه‌ها اختصاص ندهيد، مي‌توان با چند ساعت ماندن، يك گردش كوتاه، اما مفرح و سرشار از نشاط در اين روستا داشت.

سياه‌بيشه، مردماني دارد شيرين لهجه و دوست‌داشتني. مردماني كه گردشگران، بخشي از زندگي آنها شده‌اند. هر روز زندگي را با نگاه پرسشگر و شوق‌انگيز مسافران آغار مي‌كنند و با پاسخ‌هاي ساده به پايان مي‌رسانند. در سياه‌بيشه يك زندگي طبيعي، اما پرشور و هيجان جريان دارد.

يك روز در بهشت زمين آبشارهايي دست‌نيافتني

در كنار اين روستا، آبشارهاي طبيعي و مناظري وجود دارد كه بازديد از آنها بدون داشتن وسايل و تجهيزات كافي امكان‌پذير نيست. يكي از آنها بعد از روستاي سياه‌بيشه قرار دارد، در يك تنگه به نام «هزار چم» چند آبشار بكر و زيبا از ميان درختان وحشي جنگلي فرو مي‌ريزند كه با هر ريزش خود هزاران واژه در ذهن آدم روان مي‌سازند. توصيه مي‌شود ديدن اين آبشارها را به فصل و هواي مناسب موكول كنيد و حتما با تجهيزات لازم و با حضور يك راهنماي محلي به آنجا برويد. فعلا در اين هواي خنك پاييزي به قدم زدن در روستا و گپي دوستانه با اهالي خونگرم آن بسنده كنيد، ولي اين آبشارهاي ديدني را به گوشه ذهنتان بسپاريد تا زمان مناسب فرا رسد.

شايد اين را بتوان يك اصل كلي در سفر دانست كه نبايد جاده را همين طور گرفت و رفت. جاذبه‌هاي طول مسير يك بخش جدي از سفر هستند. در هر راهي مناظر زيادي وجود دارد كه هر كدام چشمان شما را به خود خيره مي‌كند؛ جاهايي مانند سياه‌بيشه كه به يقين آن را با خاطره‌اي سپيد ترك خواهيد كرد.

اگر دوست داريد قنديل ببنديد

طبق تقسيمات جغرافيايي، پلور فرزند استان مازندران محسوب مي‌شود، اما رفت و آمد تهراني‌ها در آنجا آنقدر زياد است كه خيلي از آنها اين روستا را جزئي از تهران مي‌دانند كه البته اين طرز تلقي هميشه صداي اعتراض مازندراني‌ها را به آسمان برده است.

به جز آب و هواي خوش و پاك اين منطقه كه يك پاي ثابت جذب گردشگر در آن محسوب مي‌شود، باورهاي قديمي مبني بر وجود گنج‌هاي پنهان و نشستن پاي صحبت ريش‌سفيدان پلور ـ كه بيشترشان به دليل يافت شدن سفالينه، آبگينه‌هاي كهنسال و وجود حجاري‌هايي به شكل ماهي و... روي ديواره قلعه دختر گمان مي‌برند زير خاك پلور، گنج‌‌هايي خفته‌اند و خيلي از آنها از تلاش‌هايشان براي يافتن اين دفينه‌ها خاطره‌ها ساخته‌اند ـ مي‌تواند به عنوان بخشي از تاريخ شفاهي و سينه به سينه، گردشگران زيادي را به اين محل بكشاند. البته پر بيراه هم داستانگويي نمي‌كنند چون چشم خيلي‌ها تا به حال به سفالينه‌ها و آبگينه‌هاي فراوان متعلق به دوران پارت، ساساني و اوايل ظهور اسلام در اينجا روشن شده است.

اگر دوست داريد قنديل ببنديد...

قصه جذاب ديگري كه پلوري‌ها تعريف و با آن گردشگران را به روستاي خود دعوت مي‌كنند، درباره چشمه و قلعه دختر است. كافي است از جاده هراز عبور كنيد تا اين چشمه را ببينيد. در همين جا كوه سنگي با ويرانه‌هاي يك بناي تاريخي هم با نگاهتان بازي مي‌كند.

سوراخي كه در نزديكي اين ويرانه‌ها، داخل يك صخره وجود دارد، شايد نشان از اين داشته باشد كه روزگاري مسير گذر آب از كنار اين ويرانه امروزي بوده است.بومي‌ها در روستاي پلور، قصه‌هاي متفاوتي مي‌گويند كه ريشه در اسطوره و باورهاي كهن آنها دارد. داشت فراموشمان مي‌شد كه بنويسيم روستاييان پلور بر اين باورند كه در گذشته‌هاي خيلي دور در بالاي اين كوه و دورن قلعه، دختراني بودند در خدمت يك پادشاه افسانه‌اي بي‌نام كه آب را پرستش مي‌كرده‌اند.

اگر دوست داريد قنديل ببنديد...

اين قلعه باستاني شباهت زيادي با قلعه دختر فيروزآباد (شيراز) دارد و برخي مستندات تاريخي موجود نشان مي‌دهد كه در اين قلعه كه پيشنهاد مي‌كنيم بازديد از آن را در فهرست سفرهاي پاييزي‌تان جا بدهيد، مراسم آييني برگزار مي‌شده است. اين كوه كه جايگاه قلعه دختر به حساب مي‌آيد، در ميان روستاييان پلور به «بچه دماوند» معروف بوده و كتيبه‌اي كه در قلعه دختر در ارتفاع 700‌ متري نصب شده، از گذر زمان و تخريب مصون مانده است.

مرتفع‌ترين آبشار مازندران

حيف است آدم تا پلور برود، اما يك توك پا براي تماشاي يكي از بزرگ‌ترين آبشارهاي استان مازندران نرود. صداي ريزش آب از بالاي آبشار 50 متري شاهاندشت در دل روستايي به همين نام 65 كيلومتر مانده به آمل، توجه مسافران را به خود جلب مي‌كند. شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد قلعه ملكه قلاع يا ملك بهمن يا قلعه فرشته كه از بزرگ‌ترين قلاع كوهستاني البرز به شمار مي‌رود، در كنار آبشار شاهاندشت قد برافراشته و سال 1005 هجري به دستور شاه عباس صفوي فتح شده، استحكامش را مديون سنگ و ساروج و مخلوطي از شير، تخم‌مرغ و نوعي خاك خاص است. تماشاي اين قلعه با اين مصالح نامتعارف كه با گذشتن از روستاي وانا و حدود 15 دقيقه پياده‌روي نمايان مي‌شود، خودش يك پا جاذبه توريستي است.

اگر دوست داريد قنديل ببنديد... درياچه قزل‌آلا

دلتان مي‌خواهد شنا كردن ماهي‌هاي قزل‌آلاي خال قرمز و رنگين‌كمان را از نزديك ببينيد؟ درياچه امامزاده علي(ع) در نزديكي آب اسك در جاده هراز پر است از اين جور ماهي‌ها كه با شنا كردنشان مسحورتان مي‌كنند. اين درياچه حدود 80 كيلومتر با تهران فاصله دارد، از ما به شما نصيحت؛ وقتي به پلور رفتيد، بازديد از اين گزينه را فراموش نكنيد. هم به تماشاي ماهي‌ها بنشينيد، هم كف درياچه را كه پر از گياهان خاص دريايي است، نظاره‌گر باشيد.

دلخواه صخره‌نوردها

براي ورزشكارها هم جايي در پلور فراهم شده تا حوصله‌شان سر كه نرود هيچ، بشاش و سرحال برگردند سر خانه و زندگي‌شان. ديواره‌هاي صخره‌نوردي در مجتمع كوهستاني پلور با مساحتي بيش از 900 مترمربع در 3 بخش سرطناب، بولدرينگ و سرعت، اوقات خوشي را براي اين دسته از گردشگران تدارك مي‌بيند.

اگر دوست داريد قنديل ببنديد... ديدار با ديو سپيد

بلندترين قله ايران در همسايگي پلور آرام نفس مي‌كشد. دماوند، كوهي كه سر از افسانه‌هاي اساطيري و ديوان شعرا در آورده در دوران چهارم زمين‌شناسي موسوم به دوران هولوسين تشكيل شده، از اين نظر جوان محسوب مي‌شود و از 38500 سال پيش كه فوران كرد، تا امروز خفته است. اين آتشفشان لقب بلندترين آتشفشان خاورميانه را هم يدك مي‌كشد. همه كه پاي فتح كردن اين قله 5 هزار و خرده‌اي متري را ندارند؛ بنابراين ما به نقل از آنهايي كه دستي در كار دارند، مي‌نويسيم كه قطر دهانه آتشفشان حدود 400 متر است، درياچه‌اي يخي، مركز آن را پوشانده و در حاشيه آن دودخان‌هايي وجود دارد كه باعث زرد شدن رنگ زمين‌هاي اطراف شده است.

يك دست لباس گرم، كوله‌پشتي، آذوقه كافي، بدن آماده و كفش مناسب، راه رسيدن به قله را هموارتر مي‌كند. باتجربه‌ها گفته‌اند آسان‌ترين مسير صعود به قله، جبهه جنوبي و دشوارترين آنها جبهه شمالي است.

روستايي با شب‌هاي هراس‌آور

مردم روستا مي گويند كه شب‌ها آبادي ما به تسخير غول‌ها و اشباح درمي‌آيد! در تاريكي‌هاي شب، مردم روستا از كوهستان، صداهايي شبيه ناله و زوزه و فريادهاي وهم‌انگيز مي‌شنوند. روستايي قديمي كه به اعتقاد مردم چابهار مرموزترين روستاي منطقه است!

روستايي با شب‌هاي هراس‌آور

تيس يك روستاي ساحلي در منطقه چابهار است به باور برخي از ريش سفيدها و زنان سالخورده ساكن آن، اشباح و غول‌هاي شر”‹، گاهي در برخورد با روستاييان خود را به شكل حيوانات درمي‌آورند و در تاريكي‌ها ناپديد مي‌شوند و هر شب صداي زوزه و ناله و فريادشان از دل كوهستان به گوش مي‌رسد.

«تيس» بازمانده از دوران هخامنشيان در استان سيستان و بلوچستان است كه در دوران باستان به نام «تيز» معروف بود. اين روستا با باورها و سنت‌هاي شگفت‌انگيز مردمانش، در حصار بلند كوه‌هاي شهباز،‌پيل بند و لاوري قرار دارد.

روستايي با شب‌هاي هراس‌آور

منطقه تيس در گذشته‌هاي نه‌چندان دور يكي از بنادر تجاري مهم ايران بوده است و جغرافيدانان اسلامي از آن به عنوان تنها بندر تجاري در طول سواحل خليج‌فارس و نزديك دلتاي رود سند ذكر كرده‌اند كه صادرات مواد خام و كالاهاي توليدي آن به ويژه پانيذ (نوعي شيريني ساخته شده از شكر و روغن بادام) نقش داشته و در آنجا كاروانسرا و مسجد زيباي جامع به يادگار مانده بود.

روستايي با شب‌هاي هراس‌آور دليل علمي اصوات

به گفته برخي از سالخوردگان؛ اين كوه‌ها محل مقبره‌هاي «جناني گچ» و «پيل بند» است و بسياري از مردم تعريف مي‌كنند كه در شب‌هاي توفاني، از ميان كوهستان صداي اشباحي را مي‌شنوند كه فرياد مي‌كشند و زوزه‌كشان آواز مي‌خوانند و صداي ناله‌ها و فريادهايشان به گوش اهالي روستا مي‌رسد.

شايعه شده كه بعضي از اشباح در تاريكي شب در كوچه‌هاي روستا به راه مي‌افتند و با روشني روز به غارهاي تودرتوي خود در كوهستان برمي‌گردند.

روستايي با شب‌هاي هراس‌آور

روستاي «تيس» را كوه‌هاي آهكي احاطه كرده‌اند كه جنس آهك‌شان «آسماري» و آنقدر نرم است كه تيغه چاقو در آن فرو مي‌رود. همين نرمي كوه‌ها باعث مي‌شود در مقابل باد و بارش باران، شكل و فرم بگيرند و اشكال مختلفي به شكل‌انسان‌ها و حيوانات ظاهر شوند. اگر به تيس سفر كرده باشيد، بر كوه‌هاي پوزم، پاسابند و تيس كه به كوه‌هاي مريخي شهرت دارند، شكاف و برجستگي‌هايي شبيه مجسمه‌هاي غول‌ پديد آمده‌اند و كم‌كم از ديرباز اين باور به وجود آمده كه غول‌ها و اشباح، ساكن غارهايي در كوهستان هستند. اين فرم‌گيري ها در كوه‌ها به نوع وزش باد برمي‌گردد و پيكره‌هاي خيالي را به اشكال و اشباح مختلفي درمي‌آورد.

روستايي با شب‌هاي هراس‌آور

مردم روستا مي‌گويند شب‌ها از ميان اشباح و غول‌هاي كوهستاني صداهايي چون فرياد و گفت و گو مي‌شنوند. حقيقت امر اين است كه پيچش باد در ميان كوه‌ها باعث مي‌شود صداهايي شبيه زوزه‌هاي انساني و آواهاي وهم‌انگيز به گوش مردم روستا برسد كه همه اينها باعث مي‌شود چنين افسانه‌ها و پندارهايي درباره وجود جن و غول در ميان روستانشينان شكل بگيرد.

در واقع اجداد و پدران ما وقتي با نيروهاي ناشناخته زمين روبه‌رو مي‌شدند و هيچ تعبيري از آن نداشتند، آنها را تعبير به حضور جن يا غول‌ها و اشباح مي‌كردند. در واقع اينها ناشي از نيروهاي دروني زمين است كه در اثر فعل و انفعالاتي از اعماق زمين خارج مي‌شود و توهم وجود اشباح و غول‌ها را به وجود مي‌آورد.

روستاي شگفت‌انگيز

اين روستا يكي از شگفت‌انگيزترين روستاهاي كشور از نظر قومي و زندگي سنتي مردم است. يكي از بارزترين نكته‌ها در شهر تيس اين است كه در هر خانه‌اي چند خانواده به طور مشترك با هم زندگي مي‌كنند و بعضي از مردها در تيس، دو يا سه زن دارند كه همگي با بچه‌هايشان كه گاهي بيشتر از 30 فرزند هستند در يك خانه زندگي مي‌كنند.

گاهي هم يك كوچه به نام يك خانواده است و مردي با دو يا سه زن در اين كوچه به سر مي‌برند و معمولاً زني كه كوچه به اسم او نامگذاري شده حق دارد با بچه‌هايش در يك خانه مستقل زندگي كند!

روستايي با شب‌هاي هراس‌آور

در تمام خانه‌هاي روستا نوعي درخت كاشته شده كه حرمت خاص دارد و وجود يك درخت در حياط هر خانه از خصوصيات بارز مردم اين روستا است. روستائيان معتقدند اگر بچه‌ها اطراف اين درخت بازي كنند هرگز مريض نمي‌شوند و به سرماخوردگي دچار نمي‌شوند. با تحقيقي كه در مورد اين درخت انجام داده‌ايم متوجه شده‌ايم كه برگ‌هاي اين درخت خاصيت ضدعفوني‌كننده‌اي دارد و در واقع آفت‌كش است.

مردم روستا دستمال‌هايي يك شكل و طرح خاص دارند كه به دستمال 17كاره مشهور است. اين دستمال كه جنس نخي دارد به «لانكي» معروف است.

روستايي با شب‌هاي هراس‌آور

اين دستمال همراه هميشگي اهالي روستا است كه گاهي از آن به عنوان جانماز، گاهي روانداز، حوله و سفره و... استفاده مي‌شود. وي همچنين به درختي كه با آن مسواك درست مي‌كنند اشاره كرد و گفت: محلي‌ها اعتقاد دارند دندان‌ها با مسواك كردن با اين چوب خراب نمي‌شود.

شغل عجيب مردم تيس

در روستاي تيس سالخوردگاني هستند كه از مهارت رديابي دزدها بهره مندند! آنها با دقت به جاي پاها در زمين مي‌توانند دزدان يا رهگذران ناشناس را شناسايي كنند و به ديگران خبر بدهند. تعداد اين رديابان 50 نفر است و در روستا اگر سرقتي شود يا تبهكار ناشناسي مرتكب جرمي شود ابتدا مالباخته به سراغ اين افراد مي‌رود و آنها پس از ديدن ردپايي كه در كوچه يا داخل خانه به جا مانده است، سارق يا تبهكار فراري را شناسايي مي‌كنند و مي‌توانند تشخيص دهند كه اين سارق چه مسيري را طي كرده، چند ساله است و چه مشخصاتي دارد و مأموران بر اساس اين اطلاعات به تعقيب فراريان ناشناس مي‌پردازند.

حتي اگر شخصي باري همراه خود داشته باشد افرادي كه متخصص خواندن ردپاها هستند مي‌توانند مقدار باري را كه ناشناس همراهش دارد تشخيص دهند.

روستايي با شب‌هاي هراس‌آور     يك سيزده بدر جاده‌اي!  

اگر قرار باشد بهترين جاده ايران را براي گشت و گذار انتخاب كنيد، بدون شك پيشنهاد ما جاده اسالم خلخال است كه از زيبايي كم از چالوس ندارد اما ده ها برابر بكرتر از اين جاده است.

يك سيزده بدر جاده‌اي!

مسير اسالم- خلخال يكي از رويايي ترين جاده هاي ايران است كه مي توانيد هر جاي آن كه اراده كرديد، توقف كنيد، در طبيعت بنشينيد و سيزده بدر متفاوتي براي خود رقم بزنيد.

اسالم يكي از شهرهاي استان گيلان است كه در دوره‌هايي مركزيت شهرستان تالش را داشته و از سرسبزي و بكري چيزي كم ندارد. خلخال هم كه معرف حضورتان هست. اما چيزي كه اين دو شهر را بيش از هميشه گردشگر پذير مي كند، لذت سفر كردن در جاده ميان آنهاست. از اسالم كه راهي خلخال شويد، فقط سرسبزي مي بينيد و مه و جنگل هاي انبوه كه كنار جاده پيچ در پيچش قرار گرفته اند.

يك سيزده بدر جاده‌اي!

اما اسالم تنها يك جاده جنگلي نيست؛ تركيبي از جنگل و دشت، گلزار و آبشار و درياچه و حيوانات محلي است، كه جزء جاده هاي جنگلي بكر به حساب مي آيد.

يك سيزده بدر جاده‌اي!

اگر مسافر اين مقصد بكر شديد مي‌توانيد بعد از طي جاده تهران- رشت به طرف اسالم حركت كنيد و بعد از چند ساعت كه تابلوي اسالم- خلخال را ديديد آن را دنبال كنيد. با گذر از جاده اسالم-خلخال، يك جاده فرعي ديده مي شود كه تابلو نهالستان پيرسون در ابتداي آن مسير را نشان مي دهد.

يك سيزده بدر جاده‌اي!

مسير اين جاده را تا حدي مي توان ادامه داد. پس از طي جاده ماشين رو، مي توان با پاي پياده به درون جنگل رفت. با گذر از درون جنگل، مراتع بالايي جنگل خود را آماده پذيرايي از دوستداران طبيعت مي كنند. ابرهايي كه در اطراف مي بينيد زيبايي مراتع را دوچندان مي كند.

يك سيزده بدر جاده‌اي!

گشت و گذار در اين منطقه، شما را به درياچه اي زيبا خواهد رساند كه در ميان تپه هايي پوشيده شده از درختان محصور شده است.

يك سيزده بدر جاده‌اي!

زيبايي هاي اين نقطه بهشتي قابل توصيف نيستند و بايد با تمام وجود از آن لذت برد. دامنه هاي سرسبز و گله هاي گوسفندي كه در دوردست ها حركت مي كنند؛ چشم انداز ييلاق و كلبه هاي چوبي روستاييان و دره هايي كه مه آن را سفيدپوش مي كند و گاهي حتي تا روي جاده مي آيد و درختان بلند و انبوه كه سايه شان جاده كوهستاني را گاهي تاريك مي كند؛ اين زيبايي ها، تصاوير رويايي اين مسير هستند به طوري كه انسان واقعا حس مي كند قدم در دنياي ديگري گذاشته است.

يك سيزده بدر جاده‌اي!

يك سيزده بدر جاده‌اي! يك سيزده بدر جاده‌اي! يك سيزده بدر جاده‌اي! يك سيزده بدر جاده‌اي! يك سيزده بدر جاده‌اي! يك سيزده بدر جاده‌اي!     مهمان انارهاي كويري شويد  

اينجا خاك طلاست و اين شهر نمايشگاهي است از معادن فلزات مختلف در دل كوير، اينجا شهرك صنعتي نيست، اينجا شهر، شهر فرهنگ است و زمين، زمين كاني ها، اينجا نارسينه است.

مهمان انارهاي كويري شويد

از نائين كه رهسپار جاده انارك مي‌شوي، تمام مسير بياباني است بدون حتي يك درخت. هيچ آبادي و روستايي هم وجود ندارد و اينجاست كه پي مي‌بري واقعا آب آباداني است. نياز به پرسش و تحقيق ندارد. آب كه پيدا شد، مردم «انارك» را ساختند. شهري كه در دوره ساسانيان و با هدف برقراري ارتباط بين جنوب و مركز با شمال ايران ساخته شد كه براساس نام محلي آن، «نارسينه» به معني انارستان و اكنون آن را «انارك» مي‌نامند.

براي سفر به انارك بايد به 225 كيلومتري اصفهان و حدود 400 كيلومتري تهران سفر كنيد. شهري كه براي اهالي تاريخ و علاقمندان به بناهاي قديمي، گزينه خوبي براي يك سفر كوتاه يك روزه و سيزده به در گردي به حساب مي آيد.

خانه هايي گلي با پشت‌بام‌هاي منحصر به فرد، بهترين چيزي است كه در انارك مي بينيد. روستايي كه اگرچه كم كم تخريب مي شود و شكل شهر به خود مي گيرد، اما هنوز بناهاي زيادي در آن خشتي است و بوي كاهگل مي دهد.

مهمان انارهاي كويري شويد

انارك را كلكسيوني از هنر معماري و تزئينات كويري است كه در آن، گونه‌هاي بديع و نايابي از انواع بادگير‌ها، پنجره‌هاي مشبك، درها و پنجره‌هاي چوبي و سردرهاي خشتي و گچي، كتيبه‌هاي خشتي و گچي و بسياري ديگر از عناصر معماري بافت و تزئينات با اصلي‌ترين شيوه‌هاي فني (به خصوص كار با خشت، كاهگل و سيمگل) و متعلق به دوره‌هاي مختلف تاريخي اجرا شده‌اند.

مهمان انارهاي كويري شويد

بافت قديمي اين روستا، به ‌طور كلي از معماري مناطق كويري الهام گرفته است. در اين بافت ديوار‌ها خشتي و بلند و تا ارتفاعي محدود با روكشي از سنگ هستند كه سقف‌هاي گنبدي، تاق و چشمه، قوسي و مسطح در معماري آن كاربرد فراوان دارد. حياط خانه‌هاي اصيل معمولا آجرفرش و سنگفرش است و اتاق‌ها تاقچه و رف‌هاي متعدد دارند. با توجه به صخره‌اي بودن منطقه، زيرزمين به‌ ندرت در آن ديده مي‌شود. بيشتر خانه‌ها بادگير دارند و پشت‌بام‌ها مانند ساير مناطق كويري با چند لايه كاهگل پوشش داده شده‌اند.

مهمان انارهاي كويري شويد

انارك يكي از 4 منطقه مهم كاني ايران محسوب مي‌شود و معدن سرب نخلك به عنوان يكي از قديمي‌ترين معادن جهان كه پيشينه هخامنشي دارد در اين منطقه فعال است.

يكي از ديدني ترين جاذبه‌هاي تاريخي انارك كاروانسراي چهار ايواني است كه توسط حاج محمد ولي ساخته شده. در ضلع شرقي كاروانسرا كتيبه‌اي بر سنگ مرمر مي بينيد كه با خط نستعليق نوشته شده است و به تاريخ 1310 هجري قمري و به باني آن اشاره مي‌كند. همين طور رباط مشجري با وسعتي معادل هزار مترمربع از آثار زيباي انارك است كه بين راه قديم چوپانان به انارك واقع شده و مصالح آن آجر و سنگ و در تاريخ 1301 هجري قمري به دست حاج مهدي اناركي ساخته شده است.

مهمان انارهاي كويري شويد

چشمه‌اي به نام بازياب هم در مسير مهرجان به چوپانان اندكي دورتر از جاده اصلي، در دامنه كوهي بلند قرار گرفته است. آب اين چشمه در ميان منطقه خود از شگفتي‌هاست و ليكن گوارايي آن به معجزه مي‌ماند. بر ديوارهاي كوه بازياب نيز حفره‌هاي بسيار صعب‌العبور است كه ظاهرا در قديم انبار و محل نگهداري اشياء و كالاهاي خاص بود.اما بشنويد از آبادي‌هاي انارك كه تعداد آن از 40 مورد هم بيشتر است. اين آبادي‌ها مكان‌هايي بسيار زيبا و بكر براي گردشگري هستند. به برخي از اين اسامي دقت كنيد: اسماعيلان، آشتيان، چاه شوره بالا و پايين، چاه گربه و مزرعه مرغاب، چوپانان، عشين، سهل چو و دراز، قبله و... اين اسامي هم در نوع خود جالب هستند كه البته با توجه به نوع محصول و درختان آن آبادي يا شرايط اقليم يا صاحب آن نامگذاري شده‌اند.

مهمان انارهاي كويري شويد

مردم انارك لهجه محلي هم دارند كه بسيار شيرين است. اين لهجه با كلي تفاوت و غلظت در ميان كلمات، مشابه با لهجه مردم نائين و اردستان است و اين تفاوت در حدي است كه بسادگي مي‌توان تشخيص داد شخص اهل كدام شهر است. اين لهجه در بيان وگفتار بي‌شباهت به لهجه زرتشتي‌ها نيست.

سيزده بدر در جوار زيارتگاه

در 35 كيلو متري غرب تاكستان بعد از عبور از روستاهاي حسين آباد دودانگه و جرندق به روستاي هفت صندوق مي رسيم كه با بناي زيباي زيارتگاهي جلوه گري مي كند.

ممكن است اين محل همان جايي باشد كه حمد الله مستوفي درباره اش گفته است : «مشهدي است به جرندق و در آنجا گور بعضي از صحابه است.» نامگذاري هفت صندوق نيز اين گمان را افزايش مي دهد.

بناي امامزاده هفت صندوق در ميان گورستان روستاي هفت صندوق شهر ضياء آباد قرار دارد. بنا مستطيل شكل و داراي حرمي مربع شكل است كه در جلوي آن ايوان ورودي به همراه دو فضاي كوچك جنبي قرار گرفته است. ايوان و در ورودي در قسمت جنوبي آن قرار دارد. ديواره شرقي و غربي داراي چهار طاق نماي كم عمق به ارتفاع 7 متر است كه از تزيينات اندك آجري برخوردار مي باشد. نماي شمالي سه طاق نما با قوس جناغي دارد و ايوان جنوبي عبارت از يك طاق نماي رفيع با قوس جناغي است كه طاقچه هاي دو طبقه اي آن را قاب كرده اند.

سيزده بدر در جوار زيارتگاه

نماهاي شرقي و غربي بنا هر يك داراي قاب بندي و چهار طاق نماست ضلع شمالي آن سه طاق نما دارد گنبد بنا دو پوش و بدون كاشيكاري و توسط تيرهاي چوبي مهار شده است.

تزيينات بنا در داخل شامل رنگ آميزي رسمي بندي و در خارج به صورت طرح هاي ساده آجر كاري در ميان طاق نماها و ورودي هاي فضاهاي جنبي ايوان است اين بنا با توجه به معماري خاص آن به دوره صفويه تعلق دارد.

سيزده بدر در جوار زيارتگاه

سقف ايوان داراي تزيينات رسمي بندي و سقف يك كاسه است و با دو ورودي به طاق هاي طرفين مي پيوندد. پا طاق ها يك طاق نماي ورودي هستند كه طاق نماي كوچك تري بر بالاي آن ها ساخته شده و از پلكاني مارپيچ به اتاق هاي كوچكي به ابعاد 5/1*3 متر راه مي يابند كه با سقف خنچه پوش تزيين شده و چهار طاقچه ساده با قوس هلالي به ابعاد 50*50 سانتي متر دارند.

قسمت اصلي بقعه چهار گوشي به طول 7 متر در هر ضلع است كه به شكل چهار طاق نماي جناغي بالا آمده و با مقرنس هاي ساده اي طرح چهار ضلعي بنا را براي اجراي گنبد آماده كرده اند. گنبد زيارتگاه دو پوش است كه از خارج به صورت پيازي و از داخل مدور مي باشد. بناي فعلي را بايد از آثار دوره قاجاري به شمار آورد.

منبع : سايت تبيان


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد