دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۷ ۳۱ بازديد
يكي بود
يكي نبود
و آن كه به ضرس قاطع بود
گفت : اتفاق شود
و اتفاق من بودم
و بعد تر تو
و يا نمي دانم چه
فرق مي كند
برعكس
يكي نبود
و آن يكي كه بود
گفت : مهر شود
و مهر شد
سقف و سايه و بستر
اجاق و مطبخ و لبخند
يكي نبود
و آن يكي كه بود گفت شك بشود
و بعد شك از بعيدترين دريچه آفتابي شد
يكي نبود
و آنيكي
گويي كه هيچ
نبوده باشد
احتمالا گفت كينه شود
و دود شد
اجاق و مطبخ و لبخند
و بعد تر زمين
كه دهكده است
بودم بيمه نامه ي سوء تفاهم و سرقت و سلاخ
سپس
يكي كه بود و نبودش
گفت : باران شود
و به اين قلم قسم كه باران شد
و ما هنوز خيس
گريه نبوديم
كه گفت : بازي تمام شود
و شايد هنوز نگفته بود
كه رنگين كمان پلي
از دو سوي دهكده روييد