دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۷ ۳۰ بازديد
اينجا - در كوه پايه - جفت مي شوند
آفريدگان بيهوده در بستر انتظاري بيهوده تر
و زمين ق ط ر ه ق ط ر ه
پر مي شود از چشم به
راهي غوغاييان
نه
زهدان كوه
باردار رسالتي نيست
نيست
محيط بان
بوته ي روشنايي را خفه مي كند
با عصاره ي كربن
و ناقه
از هراس تفنگ هاي شكاري
در نطفه سنگ مي شود
اين جا در سينه ي هر مرد
فرهاد مسخي ست
و
خواب شيرين كوه پايه
از انفجار هاي شبانه تكان مي خورد