صدايي ميان دندان هاي ماست

مشاور شركت بيمه پارسيان

صدايي ميان دندان هاي ماست

۳۴ بازديد
 

در مهتابي پيشاني ات
مردگان هزار ساله پيش مي آيند
با چشم هايي انگار از ازل خيره به ماه
تا دورترين سرود خدا را
به
پريشاني آدمي بپاشند
به خانه هاي پر از صندلي هاي خسته از نشستن و
حرف هاي هزار ساله
به كتاب فراموشي و
نت هاي گم شده
حتي به چشم هاي خيس آشناترين عكس بر ديوار
به چاي بعد از ظهر ، گوجه هاي سبز حتي
حتي به شير بعد از گريه و دلتنگي آدمي
صدايي ماين دندانهاي ماست
ترانه اي كه از پيشاني تو به گوش مي رسد
ترانه اي نزديك به جهان زير چتر من
كه از نخستين سكوت جهان مي آيد
در مهتابي پيشاني ات
مردگان هزار ساله به گريه مي افتند
مگر تو ناگهان از خواب كجاي جهان پريدي
كه وحشت از تمام دنيا گذشت؟
نكند تو مني كه به نام چيزها
ميگريم
كه به نام تو من
به نام من مي گريم؟
ولي من هنوز
نام كسان گمشده ي آدمي را نبرده ام
من كه هنوز
چيزي ا به نام نخوانده ام
با اينكه از سكوت نخستين مي آيم
ولي هنوز
صدايي از ميان دندان هايم به گوش مي رسد
كه در شب كوچكي از برف ، گل كرد
از امروز
فراموشي چاي بعد از ظهر
به از خانه به خيابان مي روم
نه از خيابان به خانه برمي گردم
از امروز راه
از صداي ميان دندانهايم
به مهتابي پيشاني ات مي آيم
و ديگر هيچ جاي آمده
ديگر به هيچ جاي رفته و مانده بر نمي گردم
مي خواهم از مهتابي پيشاني ات
دورترين
ترانه ي خفته در ماه را بيدار كنم
تا تمام چشم هاي آشنا و گوجه هاي سبز
تا تمام وحشت جهان و چشم هاي خيس
سكوت نخستين را به ياد آورند
و جهان به مهتابي پيشاني ات سفر كند
من آنجا ، صداي ميان دندانهايمان را افشا ميكنم


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد