دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۶ ۲۹ بازديد
مريز باله به ره اي واال
عبور
از تو گذر مي كند
و خط خاك
كه با من برابر افتاده است
و نبض اين رگ ني وار
مسافتي ست
سكوت دستم اگر پلك مي زند فرياد
دو قطره
صورت شب
جهد من اگر جاري ست
سفال
مي تركم هر بار
سكوت دستم اگر پلك مي زند فرياد
صداي آخرم
حلقوم دره مي شكند
و امتداد تو بي همراه ست
سكوت دستم اگر پلك مي زند
فرياد