خويشاوند

مشاور شركت بيمه پارسيان

خويشاوند

۳۲ بازديد
 

تو از قبيله‌ي شعري‌
من خويشاوندت هستم‌
و پشتم از تو گرم است‌
و پشتم از تو گرم است‌
تويي كه مي‌داني‌
كه تيغ‌هاي موسمي باد
مرا به خيمه كشانيدند
در خيمه‌
جعبه‌هاي صدا
صورت‌
سيماي عنصري از جعبه‌
ابيات عسجدي از جعبه‌
بزغاله‌ي هنر
در ديگدان زر
پخته‌
نپخته‌
عجب بساط ملال‌انگيزي‌



هر حرف
هر نوشته‌
هر گام‌
چكمه‌اي ست‌
بر پايي از دروغ‌

تو از قبيله‌ي شعري و شعر نامكتوب‌
و مي‌داني‌
كه خيمه‌ها همه خونين‌اند
و تيرها همه نابينا
و چشم‌ها همه بسته‌
و بوميان به شكار يكديگر
و مي‌داني كه همهمه‌ي بازار
بازار شعرهاي جعبه‌يي و جنجال‌
سرپوش بانگ‌هاي نهفته‌ست‌
سرپوش دردهاي نگفته‌
ناگفتني‌
شايد كه دكمه‌هاي پيرهنم‌
گوش مفتّشان باشد
ياران اين‌
ياران آن‌
ياران تيغ‌هاي موسمي باد



تو رمزهاي رياضت‌
تو رازهاي رسالت‌
تو قصه‌هاي قساوت را مي‌داني‌
تو از قبيله‌ي شعري‌
من خويشاوندت هستم‌
و پشتم از تو گرم است‌
و پشتم از تو كه مي‌داني گرم است‌


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد