من و غروب و جاده

مشاور شركت بيمه پارسيان

من و غروب و جاده

۳۱ بازديد

 

ديدم دلم گرفته
هوا ي گريه دارم
تو اين غروب غمگين
دور از رفيق و يارم
*

ديدم دلم گرفته
دنيا به اين شلوغي
اين همه آدم اما
من كسي رو ندارم
**

ديدم غروبه اما
نه مثل هر غروبي
پهنا ي آسمونو
هرگز نديده بودم
از غم به اين شلوغي
***

ديدم كه جاده خسته س
از اينكه عمري بسته س
اونم تموم حرفاش
يا از هجوم بارون
يا از پلي شكسته س
اونم تموم راههاش
يا انتها نداره
يا در ميونه بسته س
****

من و غروب و جاده
رفتيم تا بي نهايت
از دست دوري راه
يكي نداشت شكايت
*****

گم شديم از غريبي
من و غروب جاده
از بس هوا گرفته
از بس كه غم زياده
******

پر از غبار غم بود
هر جا نگاه ميكردي
كي داشت خبر كه يك روز
مير ي كه برنگرد ي


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد