اي عاشق

مشاور شركت بيمه پارسيان

اي عاشق

۳۱ بازديد

 

اي عاشق در انتظار چه نشستي

در انتظار بادها ي پائيزي

باران هاي بهاري

برگها ي زرد

و يا شكوفه هاي ارغواني

در انتظار كدامي

انتظار بيهوده ست ، پنجره را باز كن

جدار را بشكن

غبار را بشوي

و خاطره ها را به خاطره ها بسپار

تا پايان ، پايانها مانده است

اين است زندگي

اين است روزگار


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد