آناهيتا باران كن

مشاور شركت بيمه پارسيان

آناهيتا باران كن

۳۱ بازديد
 

خفته بر بستر مينويي آتشكده
ارديسور آناهيتا
ساقه اندامش
مي سوزد
طرح باراني گيسويش در سايه فرو مي ريزد
و در آيينه ي تاريك فصول
به زمين مي
نگرد
آي آناهيتا
كولي گمشده و سرگردان
كولياني كه در آغاز فصول
ازفصولي ديگر
به تماشاي زمين در گذرند
رود را مي خوانند
دشتها مي خوانند
آي آناهيتا
كولي گمشده ي سرگردان
ترك اين بي ره سرگردان كن
باران كن
آناهيتا باران كن


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد