دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۴ ۳۰ بازديد
من چه از آن مردهي در گور كمتر داشتم؟
من كه جاي دل گلايولهاي پرپر داشتم
من كه در انديشهي اما، اگرها سالها
خاطرم را، خاطراتم را مكدر داشتم
هركس آمد ضربهاي بر من زد و از من گذشت
من شباهتهاي بيمانند با در داشتم
بعد من هر گل كه ميرويد، گواهي ميدهد
من كه افتادم به پاي تو چه در سر داشتم
شانههايت را براي گريه كردن دوست… نه!
من سر از زانوي تو اي غم، اگر برداشتم؟
مي توانستم از اين تنها شدنها جان به در…
مي توانستم اگر يك جان ديگر داشتم