سخت است جوجه باشي و ديوانگي كني

مشاور شركت بيمه پارسيان

سخت است جوجه باشي و ديوانگي كني

۲۹ بازديد

 

مي خواست با تو رخت سفر در بياورد
از چشمهاي خيس تو سر در بياورد

«من آمدم» بگويد و اندوه كهنه را
از ذهن خاك خورده ي در، در بياورد

مي خواست جوجه باشد و هي جيك جيك جيك…
در آسمان عشق تو پر در بياورد

حتي اگر عقاب ببارد از آسمان
حتي اگر كه عشق پدر در بياورد

سخت است جوجه باشي و ديوانگي كني
اين بار مرگ دبه اگر در بياورد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد