دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۴ ۳۳ بازديد
زخمي و زرديم اگر، همراه هم افتادهايم
مثل سنگي بيصدا در راه هم افتادهايم
عاشقيم اما نه يوسف، نه زليخا ميشويم
علتش اينست: ما در چاه هم افتادهايم
سرنوشت ما است رقص مرگ در توفان عشق
گاه بالا رفتهايم و گاه هم افتادهايم
ما براي هم جهان را زير پا ميخواستيم
پس چرا از چشم خاطرخواه هم افتادهايم؟
برگ پاييزيم و در فكر شكار ما است باد
بيخبر از اينكه ما از آه هم افتادهايم