مثل برف

مشاور شركت بيمه پارسيان

مثل برف

۳۱ بازديد

 

مي‌روي زود، عمر من شده‌اي؛ دير و كم مثل برف مي‌آيي
چقدر ناز مي‌كشم تا تو يك دو جمله به حرف مي‌آيي

نه تو را مي‌شود نزد فرياد، نه تو را با بقيه قسمت كرد
بي‌سبب نيست مثل هر رازي تو به چشمم شگرف مي‌آيي

هر زني كوزه اي‌ست بر دوشش، برسد تا به چشمه‌ي تقدير
قسمت اين است عاشقت بشوم، سنگي و سمت ظرف مي‌آيي

بي تو هرچند سخت مي‌گذرد اين زمستان سرد و طولاني
دير يا زود -مطمئن هستم- ناگهان مثل برف مي‌آيي

مي‌پرد باز پلك پنجره‌ها، خانه چشم انتظار مهمان است
بوسه و بغض و اشك و دلتنگي… تو بگو كي به صَرف مي‌آيي؟


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد