دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۳ ۳۰ بازديد
آقا! رفيق! همسفر لحظه هاي ناب!
همسايهء قديم من از عهد آفتاب!
تا چشمه چشمه بشكفد از عشق، چشم من
خورشيد چشمهاي خودت را به من بتاب
در من هزار و يك شبـ…ح از جنس شهرزاد
آغاز قصه اي كه نوشتند در كتاب…
تا دل دهي به موج نگاهي كه پيش روست
يا تن به دست حال وهوايي كه هي خراب…
اما من آه… عاشق خوبي نمي شوم
از بس كه بي گدار تو را مي زنم به آب!
«اين روزها كه جرات ديوانگي كم است»
يادت عزيز! مرد خطرهاي بي حساب