آهسته چون نسيم، تو با دست‌هاي سرد

مشاور شركت بيمه پارسيان

آهسته چون نسيم، تو با دست‌هاي سرد

۳۳ بازديد

 

آهسته چون نسيم، تو با دست‌هاي سرد

هر روز رُفته‌اي زِ رخ خوابگاه گرد

خو كرده با حضور تو يخچال، اجاق‌گاز

دلگرم با وجود تو انگار گرم و سرد

جارو به خنده مي‌زني، از راه مي‌رسي

پاكيزه مي‌شود دل من از هزار درد

اين خنده رضايت تو پادشاهي است

فرعون با تمام بساطش چه كار كرد؟

مُلكي جز اين به جان نگين‌‌ات نبوده است

از روز برقراري اين سقف لاجورد

من شاعرم ولي تو خداي تغزلي

از هيچ غُصه خسته نباشي بزرگ‌مرد!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد